2733
2734

بخاطر دعوایی که عید منو و شوهرم کردیم و پای خانواده ها کشیده شد وسط نه من دیگه رفتم خونه مادر شوهر نه شوهرم میاد خونه ما....تو این این سه ماه فراز و نشیب زیاد داشتیم با شوهر..اونا فقط دو تا داداشن با پدر مادرشون..شوهرم یعنی تمام بچه ننه های عالم یه طرف شوهر من یه طرف...گفتم این قهر دودش داره فقط تو چشم خودم میره بزار مصلحتی ظاهر سازی هم شده پا پیش بزارم...توقع برخورد خوبو نداشتم ازشون ..ولی وقتی رفتم مادر شوهرم حموم بود وفتی اومد اومدم با لبخند روبوسی کنم رو شو کرد اونور واقعا همبنجوری موندم ..... شوهرم ندید منم هیچی نگفتم تا آخر شب که اونجا بودبم روحیمو نباختم به اون حتی نگاهم نکردم .دیگه....ولی با پسرم گفتم و خندیدم....مادر شوهر من یه دیکتاتور کینه ای به تمام معناست که دو تا پسراش و شوهرش عین یه برده گوش به فرمانشن اصلا باور نکردنی.....خدا شاهده اتفاقای چهل سال پیشو مو به مو با ساعتش برات تعریف میکنه...اونقدر که کینه ای خودش بارها گفته اگه یکی یه بار به من بدی کنه تا آخرعمرم یادم نمیره ......حالا تو این دعوا ی عیدی من بی احترامی که کردم گفتم این پسر یعنی شوهرم تربیت خودته .و گفتم که تو تو جریان اثباب کشیم از خونم حرف بردی پیش شوهرم که باعث دعوامون شد تا دوماه..همین خواهرمم گفته بود حاج خانوم مادر شوهر بازی در نیار اینا رو کرده علم عثمان .....

شتره دیگه

شترررررررر

با تاپیک بامداد خمار جلو میرم. گروه آبی رو با کمک آسنات جونم😍 پشت سرگذاشتم. قدم 173.وزن قبل 87.وزن حالا 77. هدف اول 75. هدف دوم 71. الان ک توی گروه سبزم وزنم شده 70 کیلو. هدف سوم 67. هدف چهارم 66 و تثبیت. جووووونانرژی چی بالاتر از این که شوهرم با دیدنم مدام میگه اوفففف چقدر تغییر کردی؟ 🥰یا این ک میتونم با خیال راحت لباس برای خودم سفارش بدم چون سایزم تا حدودی استاندارد شده😍


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

کاش خواهرتون حرفی نمیزدن 

میشه لطفا برای شادی روح پدرم،پدرشوهرم،خواهرزادم و پدرش یه صلوات مهمونم کنید؟❤..............................خدای من نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم در هیاهوی بازار … در خستگی هنگام نماز ! در وسوسه های نفس ام… نمیدانم…. اما ، گاهی تو را گم میکنم مثل کودکی که در بازار دستان مهربان مادرش را رها کرده به تماشای عروسکی مشغول است…! بعد میبیند مادرش نیست و هیچ عروسکی او را خوشحال نمیکند…! 💙💙💙💙💙💙درمانگر طب فشاری هستم،اصلاح مفاصل وماساژ پیشرفته سوالی داشتید درخدمتم 😊😊

اگه یک در صد احتمال میدام شوهرم میتونه بدون خانوادش مستقل زندگی کنه محال بود اینکارو کنم...ولی اون بشدت هم مالی هم احساسی به خانوادش وابستس تو این سه ماه قهر بچمو برمیداشت از صبح تا شب میرفت خونه مادرشوهر رفتار پسرم کم کم داشت تغییر میکرد باهام.. بعدم شوهرم همه تو سری خوری هایی که از مامان بابابش خورده به بدترین شکل با من جبران میکنه....یعنی تو زندگی مون بشدت دیکتاتوره..


2738
عزیرم خیلی متاسفم  اما خودت و نباز و سعی کن برای خودت زندگی کنی نه برای ظاهر سازی هرکسی که با ...

نمیشه اگه بخوام حذف کنم باید دور شوهرمم خط بکشم...چون بشدت تحت تاثیر مادرشه

نمیدونم الان این رابطرو ادامه بدم یا نه

وقتی میدونی شوهرت مامانیه چیکار میشه کرد، جلو شوهرت به خانواده اش احترام بزار اما پشت سر شوهرت باهاشون سلام هم نکن، ولی خب وقتی شما میرین خونه ی مادر شوهرت باید شوهرتو هم ببری خونه ی مادر خودت

نمیشه اگه بخوام حذف کنم باید دور شوهرمم خط بکشم...چون بشدت تحت تاثیر مادرشه


ببخشیدا  این نظر منه ( نظر یه دختر حساس ولی دیکتاتور )

اگه در این حد وابسته اس  همون بهتر که دور اونم خط بکشی

جاری منم با شوهرش دعواش شد

مادرشوهرم زن خوبیه

بعد جاریم تو جمع به شوهرش گفت تو شیر سگ خوردی

حالا ماه دیگه عروسی برادرشوهر کوچیکمه نمیدونم با جه رویی میخواد بیاد

البته فک نکنم بیاد 

اگه اینجوری توهین میکردی چیکار میکرد

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687