منم شوهرم عاشق جلب توجه و تشکر و تعریف ازشه
چند روز دارم چالش چهل روزی خوشبختی و انجام میدم
و تو این حین رفتم بیمه که یه مبلغی از هزینه ی بستری شدم تو بیمارستان به خاطر سقط و پس بگیرم
و بعد از دوساعت معطلی و چند جا رفتن اخر سر گفتن این شعبه انجام نمیده و ساعتم از ۲گذشت و نشد برم جایی که باید
خلاصه شوهرم که شنید برام قاطی کرد و هر چی دلش خاواست گفت
گفت خیر سرت تحصیل کرده ای و بشاش تو مدرکت و خلاصه خیلی چیزا و کلی پول اسنپ دادم برات و ..
بعد بهم پیام داد برات متاسفم که از پس یه کار کوچیک بر نمیای و کلی الکی هزینه کردم رفت و امدی و بی نتیجه
منم نوشتم باشه عزیزم حق با توه و ببخشید(تو چالش گفت این ۴۹روز هر چی گفتن شما کوتاه بیاین و نزارید دعوا بسه)خلاصه بعدش زنگ زد و گفت شرمنده م کردی تو رفتی به خاطر من کلی وقتت تلف شده اخرم من اینجوری و گفتم و تو باز عذر خواهی کردی در صورتی که به من لطف کرده بودی و من بیشتر از این که تو الاف (علاف)شدی نازاحت شدم