اره خیلیا دخالت نمیکنن متاسفانه فیلم نگیرن خوبه حالا
چون من واون خانوم وسط خیابون بودیم و ترافیک شده بود یه سری از ماشینا عصبی شده بودن میگفتن ببرینشون کنار کلی حرف میزدن. حالا این بنده خدا نمی شد حرکت داد بخاطر پاش
خب حق داری من منظورم همه ادما نبود خیلیا حالشون بد میشه طاقت ندارن. مثلا این مورد دیشب اصلا خون نبود فقط پاش شکسته بود بنده خدا کلی جیغ می کشید از درد.
من صحنه بد یاخون ببینم داغون میشم نمیترسما روحیه ام تا ماهها خراب میشه تاالانم چندین دعوای اراذل رودیدم هنوزنتونستم هضمش کنم براهمین فک کنم نتونم روزی برای کمک جلو برم چون هیچیم بلدنیستم
جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"