بچه ها کی بلده تعریف کنم
خابم دو قسمتیه
منم میخواااام
خوابتو بگو یکی بلده براش بفرستم تعبیرش بذارم برات نخواستیم لینکش میذارم برو بپرس
مرسی عزیزم
خاب دیدم خونه یکی از فامیلامون هستیم من و داداشم و کسی ک دوسش دارم(این قسمتش نامفهوم بود ی بار حس میکردم اونه ی بار حس میکردم پسرعمومه،)
ازین ک پیشش بودم ی حس خوب، عالی، داشتم
موقع رفتن ی کفش پوشیدم ک ب اون کفشم حس خیلی خوبی داشتم، کلا تو این قسمت خابم حالم خیلی خوب بود انگار رو آسمونا بودم حس میکردم دلیلش اینه کنار کسی ک دوسش دارمم(البته ما چن مدته تموم کردیم)
قسمت دوم خابم خاب دیدم دارم با اونی ک دوسش دارم چت میکنم یهو دعوام میکنه، پیامی چرت و پرت،حالت تمسخر آمیز، تو چرا دندوناتو همش درست میکنی، مامانم و مامانت بفهمن ک ما تموم کردیم)(ما هیچکی در جریان دوستیمون نبودن) (البته چن هفته هس تموم کردیم)
یهو از همه جا بلاک شدم و بقیه پیامارو نخوندم و حالم بد شد
بابام از خونه عمم اومد ی کفش اسپرت زرد رنگ آورد گف عمت گفته اینا مال توا، گفته خیلی از کفشاش اینجاس
کفشو پوشیدم از خاب بیدار شدم
خاب دیدم خونه یکی از فامیلامون هستیم من و داداشم و کسی ک دوسش دارم(این قسمتش نامفهوم بود ی بار حس میکردم اونه ی بار حس میکردم پسرعمومه،)
ازین ک پیشش بودم ی حس خوب، عالی، داشتم
موقع رفتن ی کفش پوشیدم ک ب اون کفشم حس خیلی خوبی داشتم، کلا تو این قسمت خابم حالم خیلی خوب بود انگار رو آسمونا بودم حس میکردم دلیلش اینه کنار کسی ک دوسش دارمم(البته ما چن مدته تموم کردیم)
قسمت دوم خابم خاب دیدم دارم با اونی ک دوسش دارم چت میکنم یهو دعوام میکنه، پیامی چرت و پرت،حالت تمسخر آمیز، تو چرا دندوناتو همش درست میکنی، مامانم و مامانت بفهمن ک ما تموم کردیم)(ما هیچکی در جریان دوستیمون نبودن) (البته چن هفته هس تموم کردیم)
یهو از همه جا بلاک شدم و بقیه پیامارو نخوندم و حالم بد شد
بابام از خونه عمم اومد ی کفش اسپرت زرد رنگ آورد گف عمت گفته اینا مال توا، گفته خیلی از کفشاش اینجاس
کفشو پوشیدم از خاب بیدار شدم
ممنون عزیزم ،چند تا خواب دیدم یکیش چند شب پیش دیدم :تو بیداری موهام پایین شونه هامه اما تو خواب نمیدونم کی قیچی کرد و مدل مسری که جلوش بلندتر کمی پایین چونم بود زد و رنگ موهامم مشکی پر کلاغی بود منم ناراحتم که موهام کوتاه شده.دومین خوابم دیدم پیش خواهرم و مادرم هستم به اقایی از پنجره اتاقش گل های مصنوعی میده بهمون خواهرم و مادرم گلهارو دادن به من یه دسته گل شده بود یهو ساقه هاشون شکست اما گلها. ازهم جدا نشدن و هممون زدیم زیر خنده و من با خنده از خواب بیدار شدم.خواب بعدیم دیشب بود دیدم یه کاسه پر از تخم مرغ دارم اما بدون پوست بودن دادم به مادر شوهرم بعد میدیدم یه چادر حریر مشکی نازک سرمه نشستم و بدنم از زیر چادر کاملا مشخص بود و من لخت بودم زیر چادر امین حیایی دیدم که نگام میکنه بعد رفتم طبقه بالا لباس پوشیدم لباسا تنگم بود اینم بگم در واقعیت پدر شوهرم مریضه رو تخت خوابیده الان چهار ماهه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
