انشالله که زایمان راحتی داشته باشی و از این حسهای منفی راحت بشی. و واقعا درک میکنم واقعا حال بهم زنه. امیدوارم که همسر شما درک بکنه و مشکلی پیش نیاد.
من تو دوره ی بارداریم خیلی ریلکس بودم. گاهی وقتها بیش از اندازه هم ریلکس میشدم. اما یه وقتهایی میومد بخاطر یه چیزهایی خیلی مسخره و الکی عصبی پیشدم داد میزدم ظرفها رو با حرص این ور و اونر میکردم. به وسایل خونه گیر میدادم. اما شوهرم فقط نگام میکرد حرفی نمیزد. بعد خودم پسیمون میشدم و دلم واسش میسوخت. رابطه هم با وجودی که دوست داشت اما ماهی یبار یا شاید دو ماه یبار انجام میدادیم چون من واقعا سرد شده بودم