کیا مثله من از بی ارایش بودن بعد عقد جلو عشقشون ترس و استرس دارن😫😫😫😩😩✋🏻

عادی میشه بابا من ک اوایل ارایش میکردم اما بعدش دیگه اصلااا ارایش نمیکنم.واسه خونه تنبلیم میاد 😂 

البته منم حدِ ارایشم اندازه شماس

سه ساله ازدواج کردم با عقد یعنی... هنوز که هنوزه فک میکنم بده بدون آرایش باشم البته خیلی وقتا بدون آرایشم ها ولی هی میرم جلو آینه خودم چک میکنم

منو که تا دلت بخواد قبل از عقد بدون ارایش دیده بود 

الان بیش تر از اون موقع ها ارایش میکنم 

همسرم بعد از ۱۱ سال هنوز بدون ارایش منو ندیده 😊

عزیزم من ۴ ساله که ازدواج کردم.آرایش ساده رو هم هنوز دارم.شبا هم یه رژ میزنم میخابم.نترس.البته اینو هم بگم یه بار ک دوس بودیم با مامانش و خودش رفتیم آستارا.بی شعور گیر دتد ک صورتتو بشور😂شستم دیگه چیزی نگفت توله ...🤣

دیگه راه حلی جز این به ذهنم نرسید😂😂😂😂

استرس نداشته باش تازه صبحا که صورت آدم اندازه بادمجونم باد کرده نگاه میکنن عشق میکنن

بیشتر باید نگران بعد از عروسی باشی که قیافه کم کم عادی میشه 😐

این که اول با آرایش دیدتت.

 این پست رو قبلا از یک کاربری خونده بودم:

کم کم باید عادتش بدی. مثلا تو دوران نامزدی . چند بار کم آرایش کنی. آدم گاهی هم مجبور می شه. مثلا تو مراسم ختم.


اولین چهره ای که ازت ببینه بصورت کمرنگ تو ذهنش ثبت می شه. تو دیدارای بعدی همون چهره کم کم تثبیت می شه. برای همین برخلاف نظر خیلیا، بهتره اون چند بار اول با آرایش باشی. اینجوری وقتی بی آرایش ببینه هم خیلی شوکه نمی شه. چون چهره ی آرایش کردت تو ذهنش ثبت شده.

اگه اولش بی آرایش ببینه، بعدا هر چقدر آرایش کنی به نظرش غلیظ و مصنوعی میاد...چون این آرایش رو رو تصویر ثبت شده ی بی رنگ و روح شما می ذاره و نتیجه قشنگ نمی شه.


همه ی اینا مال وقتیه که مثلا پوستت مشکل جدی نداشته باشه. وگرنه یکی که یه پوست صاف می بینه و بعد با یه پوست پر از چاله چوله و لکه مواجه می شه حق داره شوکه بشه.

مثل من... با سیبیل و ابروهای پر و پهن

تا اصلاح کردم و رفتم محضر برای اولین بار دید بی خجالت گفت من زن خودمو میخوام اینو که عوض کردن  

اگه جوش نداری که عیبی نداره.. عادت میکنی دگ از حمومم درمیای جلوش.. منکه اعتماد ب نفس دارم دگ همینیه ک هست.. اون خودش بی ارایش قربونم میره ولی میفهمم وقتی ارایش دارم بیشتر خوشش میاد اما ب روش نمیاره ک من ارایش نکنم

منم همیشه تو خونه یه ارایش کوچولو داشتم در حد یه کرم و یه رژ کمرنگ اونم عادت کرده بود که همیشه منو مرتب ببینه. الان که باردارم انگار از جنگل فرار کردم حال ندارم موهامو شونه کنم عینه کتک خورده ها میمونم . خودمو تو اینه میبینم دلم واسه شوهرم میسوزه که چجوری قیافه منو تحمل میکنه خخخخ

زمان عروسی ما که سال ۸۷ بود مد بود نصف ابرو عروس رو تیغ میزدن 

شوهرم بدون مداد ابرو منو فردای عروسی دید 

گفت شبیه اجین شدی ( بابا بزرگ اوشین)🤣🤣🤣🤣

منکه بيشتر وقتا بدون آرايشم