خونواده ی شماام به رفت و امدای بعد از عقدتون گیر میدن؟
امشب بعد از شام نامزدم خونه ی مابود اومده بود به خونوادم سر بزنه ساعت یازده و نیم با یکی قرار داشت همون ساعتا خدافظی کرد و رفت یک ساعت بعدش به من زنگ زد که اگه میتونم برم با هم یه مغازه ببینیم منم دربارش نظر بدم میخواد مغازه رو بگیره یه کار شروع کنه.منم دیگه از بابام اجازه نگرفتم و اماده شدم ساعت دوازده و نیم اومد دنبالم و باهاش رفتم موقع رفتن بابام پرسید کجا میری گفتم با یاسین یه سر میرم تا جایی وزود برمیگردم بابامم چیزی نگفت.وقتی برگشتم مامانم عصبانییییییی گفت بابات گفته از این به بعد حق نداری بعد از ساعت یازده بری بیرون.تو مگه بی صاحابی بزرگتر نداری وقتی میخوای بری بیرون اجازه بگیری؟؟؟و کلی دعوام کرد.نمیدونم چیکار کنم کلا از وقتی عقد کردم خونوادم به چیزای الکی خیییییلی گیر میدن دوران عقدم داره به بدترین دوران و پر استرس ترین دوران عمرم تبدیل میشه خیلی ناراحتم