2737
2734
عنوان

مشکلات بعد از عقد

1171 بازدید | 51 پست

خونواده ی شماام به رفت و امدای بعد از عقدتون گیر میدن؟

امشب بعد از شام نامزدم خونه ی مابود اومده بود به خونوادم سر بزنه ساعت یازده و نیم با یکی قرار داشت همون ساعتا خدافظی کرد و رفت یک ساعت بعدش به من زنگ زد که اگه میتونم برم با هم یه مغازه ببینیم منم دربارش نظر بدم میخواد مغازه رو بگیره یه کار شروع کنه.منم دیگه از بابام اجازه نگرفتم و اماده شدم ساعت دوازده و نیم اومد دنبالم و باهاش رفتم موقع رفتن بابام پرسید کجا میری گفتم با یاسین یه سر میرم تا جایی وزود برمیگردم بابامم چیزی نگفت.وقتی برگشتم مامانم عصبانییییییی گفت بابات گفته از این به بعد حق نداری بعد از ساعت یازده بری بیرون.تو مگه بی صاحابی بزرگتر نداری وقتی میخوای بری بیرون اجازه بگیری؟؟؟و کلی دعوام کرد.نمیدونم چیکار کنم کلا از وقتی عقد کردم خونوادم به چیزای الکی خیییییلی گیر میدن دوران عقدم داره به بدترین دوران و پر استرس ترین دوران عمرم تبدیل میشه خیلی ناراحتم

عشق چشم قهوه ایِ من الهی همیشه سایه ی قشنگت روی سرم باشه.        لطفا برای خوشبختیمون داشتن نی نی های سالم برامون دعا کنید 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب بنده خداها میدین نیستی نگران میشدن

بهتر بود بهشون بگی

من باید قوی باشم ، مثل پرنده ای که باید پرواز کند ، مثل بارانی که باید ببارد ، مثل خورشیدی که باید بتابد ، مثل چشمه ای که باید بجوشد ، من باید قوی باشم و این باید یعنی انتخاب دیگری به جز قوی بودن و ادامه دادن ندارم🥺🥺🥺 امضای قبلی رو حیفم اومد پاک کنم🤭🤭👈👈👈صبور باش ... هم حکمت را میفهمی...هم قسمت را میچشی... هم معجره را میبینی....😊خاطره زایمان من😊
2728
من اگه برمیگشتم عقب بعضی وقتا به شوهرم میگفتم بابام نمیذاره بیام بیرون. باورکن چیز بدی نیست.

اخه اصلا فکر نمیکردم باعث ناراحتی بشه.من در هفته دوشب میمونم خونشون تاحالا نگفتن نمون ولی از اینکه این موقع رفتم بیرون ناراحت شدن.با مامانمم یکم چند روز پیش بحث کردم ازم ناراحته هی اتیش میاره و منو پیش بابام بد میکنه 

عشق چشم قهوه ایِ من الهی همیشه سایه ی قشنگت روی سرم باشه.        لطفا برای خوشبختیمون داشتن نی نی های سالم برامون دعا کنید 

خیلی بده

منو شوهرمم درست حسابی همو نمیبینیم بخاطر رفتارای خانوادم شوهرم ناراحته نمیاد خونمون لحظه شماری میکنم پاییز شه عروسی کنیم خسته شدم

❤️ ‏قسمت بشه كنارش درگير آرامش بشيد ❤️
2738

ما باباهامون باهم مشکل داشتن بابای من نمیزاشت شوهرمو ببینم بابای اونم میگفت باید جدابشی

منو شوهرم صبا باهم میرفتیم بیرون

وقتایی ام که مامان بابام نبودن یواشکی میومد خونمون

 یه شبم رو تختم باشت گذاشتم رفتم بیرون و برگشتم هیچکس نفهمید 😂

حتی شوهرم میگفت بیا فرار کنیم بریم شمال ولی من جرات نداشتم

انسانها چیزهای ساخته و پرداخته از دکان می خرند اما چون کاسبی نیست که دوست بفروشد آدمها بی دوست و آشنا مانده اند!
خب بنده خداها میدین نیستی نگران میشدن بهتر بود بهشون بگی

وقتی داشتم میرفتم دیدن که دارم میرم بهشون گفتم که با یاسین میرم بیرون فقط اجازه نگرفتم 

عشق چشم قهوه ایِ من الهی همیشه سایه ی قشنگت روی سرم باشه.        لطفا برای خوشبختیمون داشتن نی نی های سالم برامون دعا کنید 
اینجور موقع ها بابا  ها حساس تر میشن بنده خدا هویج نبوده که یه جوری می گفتی که فکر کنه اجازه گر ...

وای دقیقا مامانمم همینو گفت گفت بابات اینجا هویج بود تو سرتو مث ادمای سرخود انداختی پایین رفتی؟؟گفتم خب من که گفتم با یاسین میرم بیرون گفت چه فایده داره؟؟باید قبل از اینکه اماده بشی میومدی میگفتیبابا اجازه میدی برم بیرون 

عشق چشم قهوه ایِ من الهی همیشه سایه ی قشنگت روی سرم باشه.        لطفا برای خوشبختیمون داشتن نی نی های سالم برامون دعا کنید 

گیر میدادن خیلی ام‌گیر میدادن 

بابام همون روز اول به شوهرم گفت  

هر حا بودین قبل ۱۱ باید خونه باشه 

دختر شب جایی نمیمونه باید شب خونه باشه 

مسافرت نمیتونی ببریش 

مارسم‌نداریم داماد شب بمونه خونه پدر زن 

رفت و امدتونو کنترل کنین 

هر چی سنگین و رنگین تر بهتر............

کاش همیشه قبل از رفتن جایی قبل آماده شدن به خانواده اطلاع بدی که میخوای بری بیرون نه اینکه بخاطر اجازه ، فقط بخاطر احترام من الان سه ساله ازدواج کردم یه دخترم دارم وقتی خونه مامانم اینام حتی اگه بخوابم برم سوپری هم میگم مامان من میرم سوپری برگردم خو یهو آماده بشی بری زشته مخصوصا دوران عقد خانواده ها خیلی حساسن . من خانوادم هیچ مشکلی نداشتن دوران عقد حتی شب میرفتم خونه همسرم میموندم ولی قبلش میگفتم که تصمیم دارم برم که بدونن واسم مهمن و قرار نیس چون اجازه میدن اطلاع هم ندم که

۱۲/۵ شب مغازه ببینین؟! اون موقع نه کسی هست نه جایی بازه. گیر الکی نمیدن عزیزم باید رعایت کنید همه باباها حساسن رو این چیزا که دخترشون ۱۲ شب پاشه بره بیرون بالاخره شما هنوز تو اون خونه‌ای فرق داره با خونه خودتون باید حرمتها و خط قرمزای خانوادتونو رعایت کنید

اخه اصلا فکر نمیکردم باعث ناراحتی بشه.من در هفته دوشب میمونم خونشون تاحالا نگفتن نمون ولی از اینکه ا ...

خبببب پس دردت چیه دیگه تو که ازادی دختر.ناراحت شده که اجازه نگرفتی.حق هم داره عزیزم.اصلا واسه خودت خیلی خوبه.اینجور موقعا بابد به شوهرجان بگی صبر کن دیر وقته بذار از بابام بپرسم.

باورکن مردایی که بدونن دختر از باباش حساب میبره خیلییی مراقب رفتاراشونن.حالا رو نگاه نکن خوشید.دنیا بالا پایین داره.

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687