حدود دوسال پیش یه نزدیکی غیرایمن داشتیم، ترسیدم ک نکنه حامله بشم، ولی باز گفتم نه گمون نکنم چون الان موعد تخمک گذاریم نیست... اما بازم هی تو دلم ترسشو داشتم ک نکنه بگیره...میگفتم حالا زوده برا اومدن بچه و از این حرفا... چهار پنج روز بعد نزدیکیمون با اینکه خیالم راحت بود ک موعد تخمک گذاریم نیست و نمیگیره اما همینجور برا رفع استرس خودم ، برداشتم دوتا قرص اورژانسی خوردم ؛ و بیست چهار ساعت بعدش بازم دوتا دیگه خوردم... موعد پریودیم ک رسید پریود نشدم ، ده روز گذشت بازم نشدم دیگه داشتم میترسیدم میخواستم برم آزمایش بدم که دیدم روز یازدهم شدم. ولی مثل همیشه نبود کم بود و سرد و اصلا یه جوری بود. دلدرد زیاد داشتم و حالم خوب نبود. گفتم شاید عوارض قرصه... پونزده روز همینجور لکه بینی داشتم و پاک نمیشدم همشم تهوع داشتم... بالاخره رفتم دکتر برام آزمایش تیتراژ نوشت... معلوم شد که حامله بودم دکتر گفت تخمکت بارور شده و احتمال زیاد بیش از یکماهش بوده ۴ هفتش بیشتر شده اما خود به خود سقط شد و داره دفع میشه... یهو دلم آتیش گرفت... یه بچه تو وجودم داشت شکل میگرفت چقدر در برابر قرص مقاومت کرد بیش از چهار هفتش شد و آخرش قرص اثر خودشو گذاشت و دفعش کرد... خیلی غم تو دلم نشست و از کارم پشیمون شدم... گفتم کاش درست جلوگیری میکردیم... و حداقل وقتی هم ک جلوگیریم خوب نبود کاش دیگه اون قرص لعنتی رو نمیخوردم و میسپردم دست خدا... حالا بعد دوسال شش هفته دیگه نی نیم داره به دنیا میاد... این دوسال همش فکر کردم به اون و عذاب وجدان کشیدم اما این روزا نمیدونم چرا عذاب وجدانم بیشتر و بیشتر شده... همش میگم خدا منو ببخشه... من نمیدونستم حامله شدم وگرنه اون قرصو نمیخوردم... خدا ببخشدم و دلمو آروم کنه... الان باید اون بچه یکسال و چند ماهش میبود ولی خودم با دست خودم... خدا حال الان منو نصیب هیچکس نکنه و هیچکس توی این حال قرار نگیره... خییییلی بده خیییلی... کاش با دست خودم زندگی رو از پاره تنم نمیگرفتم...
همیشه برام سواله که چطور تونست..تازه بچه دومش بود واولی جنسیت دلخواهش بود دومی هم همونو میخواست اما ...
قربون خدا برم... گاهی فکر میکنم خدا چقدر صبر داره... چقدر کثافت کاری ما آدما رو میبینه و بازم بهمون رحم میکنه و گوشمونو نمیپیچونه... واقعا چطور تونست بچه چهار ماه و نیمه رو بدون اینکه مشکل داشته باشه فقط بخاطر جنسیتش بکشه... دیگه تو دلش حتما تکون میخورد... وای خداااای من😣😣😣
حرفت دلمو آروم میکنه که میگی برا خاطر قرص نبوده... اما پس چرا دکتر گفت بخاطر قرص بوده چون چهارتا خور ...
آخه ربطی نداره گلم
اگر بر این بود باید کلی بچه که متولد میشن باید ناقص و مشکل دار باشن یا خانما حداقل یه بچه رو سقط کرده باشن
یادته میگفتی دوستداری زودتر از من از دنیا بری چون تحمل نبود منو نداری؟چرا خدا صدای تورو شنید ولی صدای منو نه🖤 عهد بستم باخودم تااخرین نفسم بهبعشت پایبند بمونم،قول میدم سریع بیام پیشت عشقم😞.