امروز روز دومه که گذاشتمش مهد از ۴ تا ۸.تازه سه سالش شده....آخه هوا گرمه هییییچ جا دیگه نمیتونیم بریم حتی شب ها سرسره ها داغه بچه نمیتونه بازی کنه از بس هوا دمه.حالا دلم براش تنگه میگم گناهداره دور از پدربزرگ و مادربزرگ و خاله وعمه و...الانم تو مهد...پیش خودم فکر میکنم بره مهد دوتا بچه ببینه برا روحیه اش خوبه تو این تنهایی و بی کسی.پدرش هم اغلب نیست.وقتی زیاد تو خونه است خیلی میزنتمون و اذیت میکنه نمیدونم چیکار کنم براش☹☹☹😟😟