پارسال تابستون دقیقا هشت روز بعد سرکلاژم پنج و خورده ای ریشتر کرمان زلزله شد خونه بابام بودم بعد من نمیترسم کلا چون خونه بابام ضد زلزلست نوسازه
شوهرم بلندشده بود منو بغل کرده ود میگفت نترس نترس
نصف شبم بود منم زدم اونور ی بلز استین دار پوشیدم و دوباره خوابیدم