منم یبار تو شهرمون گفتن ک سد داره میشکنه و ساعت ۳ شب شهرداری با اژیر اومد به همه اعلام تخلیه میکردم منم رفتم یچخال وتلوزیون رو از برق کشیدم گرفتم خوابیدم هرچه هم در زدن درو باز نکردم 😅😅😅بعدا ک شوهرم گفت چرا یچخال وتلوزیون رو از برق کشیدی گفتم میخاستم اب نره تو برق بسونن 😂😂
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
پارسال تابستون دقیقا هشت روز بعد سرکلاژم پنج و خورده ای ریشتر کرمان زلزله شد خونه بابام بودم بعد من نمیترسم کلا چون خونه بابام ضد زلزلست نوسازه
شوهرم بلندشده بود منو بغل کرده ود میگفت نترس نترس
نصف شبم بود منم زدم اونور ی بلز استین دار پوشیدم و دوباره خوابیدم
من هم زلزله بودم هم آتش سوزی سیل هم مقدار کمی
زلزله تهران من نزدیک ملارد با بچه جاریم که دوسالشه تنها تو باغ بودیم اونا رفته بودن غذا بگیرن منم با پای شکسته و یه طفل معصوم که خواب بود
شدتش و صداش خیلی وحشتناک بود
هنوزم استرسشو دارم و هر روز سایت زلزله نگاری رو چک میکنم
خب حال و هوای همه ترس و استرس بود دیگه...
این چ سوالیه خدایی؟
دوسال پیش بود تو بهمن فکر کنم. نه بیرون نرفتم. خیلی گفتن بریم... ولی قبول نکردم.
سال نود و شیشم ده اذر ساعت شیش صبح تقریبا کرمان زلزله شد جمعه بود دقیقا یک دقیقه قبل از زلزله یه نجوایی تو گوشم گفت پاشو زلزلهبعد من تانشستم رو تخت زلزله شد
عصرشمخاستگاریم بود
ی بارم همون سال نود و شیش بعد ده اذر بود چون یادمه نامزد کردم مدرسه بودم زلزله شد تمام مدیر و معاونا و معلما فرار کردن ما تو مدرسه در دفترم قفل بود ک نگ بزنیم بیان دنبامون
