واقعاااااا نميدونم چي بگم ،هرچي ميخوام بد برداشت نكنم نميشه ،هرچي هم هيچي نميگم بدتر ميشه
شبشده
هان؟
چی چی شده
چی شده
الان چند ماهه كه مادرشوهرم يه جوري داره رفتار ميكنم كه هم خندم ميگيره هم گريه .....بنا به دلايلي خونمون جفت خونشه و اينكه بخاطر يه سري مشكلاتي كه برام پيش امد كم خوني شديد گرفتم كه حالت غش هم بهم دست ميده و شوهرم براي مراقبت از من كليد خونمونو داده بهش ،حالا اين خانم نه تنها هيچ كاري نميكنه بلكه ميشينه من بايد براش ببرم و بيارم اين هيچ تازه به دخترش هم زنگ ميزنه بياد
محض یاداوری
ایشون مادرشه...
عزیزم میشه درخواست دوستیمو قبول کنی
من ميدونم مادرشه ،ولي وارد شدن توي زندگي شخصي بچه ها اصلا درست نيست ،اين درسته هروز ادم بدون اطلا بدون زنگ كليد بزنه وارد خونه بشه !؟يا اينكه وقتي زن خونه نباشه بياد خونه پسرش كل اتاق خواب بگرده ،بعدشم من پسرم كوچيكه و خيلي وابسته منه واسه همين كل وقتمو ميگيره شب دير ميخوابم اين خانم هم نه صبح مياد بيدارم ميكنه كه پاشم ناهار درست كنم ،زنگ هم ميزنه دخترش بياد ....خواهشا هرچي ميشه نگيد مادرشه ،مادر احترامش واجبه و روي سر قرار داره ولي اينكه توي همه مسائل بخواد دخالت كنه اشتباه بزرگيه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 روز پیش
1 روز پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
