دوستان من دو ساله با يه اقايي رابطه دارم يك سال كنار هم بوديم دانشگاه يك ساله كه چتي فقط رابطه داريم و دانشجو نيستيم ديگر.از روز اول خيلي به دلم ننشست ولي خب پسر خوبي بود و از نظر روحي منو ارضا ميكنه از نظر ظاهري اوني كه ميخوام نيست.و كلا يه اخلاق هايي داره كه به دلم نميشينه.دوتامون از دوتا شهر مختلفيم و خواستگاري اومدن با خانوادش ولي من حس ميكنم ديگه دوستش ندارم. از اولشم فقط ميترسيدم دلش بشكنه كه جدا نشدم ازش.ولي الان هم وابسته شديم وليييي ميترسم از اين جدي تر بشه.ميدونم كارم اشتباهه و ممكنه حرفاي قشنگي بهم نزنين ولي توروخدا كمكم كنيد از اين بدتر نشه.خجالت ميكشم بخوام تموم كنم باهاش.نه دل جدا شدن دارم نه دل موندن.بين دو راهي بدي گير كردم