2726

چند مدت پیش که یه تاپیک پربازدید درباره جن بود من رفتم نظر گذاشتم  که الکی ملت رو نترسونین و خالی نبندید اینجور آدما انقدر ها که میگن قدرت ندارن...

یکی که استارتر هم نبود 

اومد کلی بهم دعوا کرد که این چیزا راسته و ما دوست داریم و چرا دخالت میکنی...

واقعا هم شاید خیلیا دوست داشته باشن و به من مربوط نباشه...

ولی دوست داشتم تجربه نزدیک خودم رو از ادامایی که همچین ادعایی داشتن بگم




قضیه مال خیلی پیشه و تقریبا فراموش شده، 

ولی گاهی که بهش فکر میکنم خیلی تجربه بدی بود...

یکم طولانیه ولی نشون میده که چه اشتباهاتی زندگی داداشم رو به هم زد...



همه چیز راسته اگه اشتباهی هم بگم از قضاوت اشتباه منه، و مسلما من بدی برادر خودم رو کمتر میبینم تا غریبه ها


قضیه درباره برادر بزرگ تر من علی (اسم مستعار)هست...

زمانی که‌دانشجو بود با یه دختر خانم دوست بودن و خیلی هم رو میخاستن و بعد دانشگاهشون رفتیم خواستگاری

دختر واقعا  خوبی بود،

اما متاسفانه همون موقع باباش منتقل شد شهر دیگه 

و مامان دختره اجازه نداد که دخترش توی شهر ما ازدواج کنه،

چون‌وابسته بود بهش...

علی هم خیلی اصرار کرد و حتی راضی بود بره شهر دختره با این که شهر کوچیک بود و کار کم بود...

و با اینکه دختره هم راضی بود مامانش اجازه نداد و آخر هم گفت فقط می خام توی اقوام وصلت کنم و  حیف شد عشقشون...


خلاصه نشد 

و علی هم بعد یکی دوسال بیخیال شد و 

وقتی تصمیم با ازدواج گرفت شاید دیگه دلش نمیخاست عاشق بشه و خواست سنتی ازدواج کنه...




بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

عشقا من یدونه ریپلای میخوام فقط😍

لایک زیاد دارم قاطی میکنم

🤱🏻👶🏻 خدا جونم ازت ممنونم بابت هدیه ی با ارزشی که بهمون دادی،خودت می‌دونی که چقدر عاشقشیم،تورو به بزرگیت قسم میدم دخترکمون رو صحیح و سالم برامون حفظ کن،تیکر به وقتِ یک سالگیِ نورِ چشمم 👶🏻🤱🏻

بعد کلی خواستگاری یه دخترخانوم معرفی کردن با تفاوت سنی سه سال، از خانواده متوسطی بودن،

اسمش رو مرجان میگم

چهره ساده با نمکی داشت، سبزه بود

صورتش رو اصلاح میکرد با ابروهای پیوسته

)دلیل این توضیح رو بعدا میگم)

فقط لبخند میزد و حرف نمیزد

یه محله سنتی بودن و تعداد خواهر برادر زیاد،

تحقیق کردیم گفتن چند ساله از شهر خودشون اومدن تو محله و سرشون تو کار خودشون بوده و کسی بدی ندیده.

فقط همسایه کناریشون گفت بیشتر آشنا بشین...

پدر ادعای مذهبی بودن داشت، اما فکر نکنم جز ظاهری چیزی داشت

و سختگیر بود به دخترش.

تفاوت عقیده و ظاهر زیاد بود و 

گفتیم با هم شاید نخوریم و مامانم دیگه زنگ‌ نزد 


همه چیز راسته اگه اشتباهی هم بگم از قضاوت اشتباه منه، و مسلما من بدی برادر خودم رو کمتر میبینم تا غر ...

متاسفم واسه این طرز فکر! نه برای اینکه بچش کنارش باشه...

برای اینکه اصلا ب‌دل این‌دوتا جوون فکر ‌نکردن😕😕

👁️ “زندگی کردن” کمیاب ترین اتفاق دنیاست… اغلب مردم فقط “وجود دارند”…👣 proudly Mom Of Two 💖
بیا جیگر

😘مرسی عزیزززم 

🤱🏻👶🏻 خدا جونم ازت ممنونم بابت هدیه ی با ارزشی که بهمون دادی،خودت می‌دونی که چقدر عاشقشیم،تورو به بزرگیت قسم میدم دخترکمون رو صحیح و سالم برامون حفظ کن،تیکر به وقتِ یک سالگیِ نورِ چشمم 👶🏻🤱🏻
😁😁😁

انشالله ب حق امام زمان یه نی نیِ خوشگل زودی بیاد توی دلت بعدم باسلامتی بیاد توی بغلت که از ته دل بخندی💖😘

🤱🏻👶🏻 خدا جونم ازت ممنونم بابت هدیه ی با ارزشی که بهمون دادی،خودت می‌دونی که چقدر عاشقشیم،تورو به بزرگیت قسم میدم دخترکمون رو صحیح و سالم برامون حفظ کن،تیکر به وقتِ یک سالگیِ نورِ چشمم 👶🏻🤱🏻
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز