منو شوهرم خیلی خداروشکر خوشبختیم
یه دختر خوشگلم خدا بهم داده
تو فامیل خودم و شوهرم خییییلی تو چشم هستیم و هر کاری میکنیم سعی میکنیم نگیم تا حدی ولی دیگه لباس پوشیدنو ماشینو این چیزا رو همیشه عادت داریم خیلی خوبه.. شوهرم عاشقمه منم همینطور ما عاشق دختر بودیم که خدا بهمون داد ...
از یه ماه پیش ماه رمصان زیاد جایی دعوت بودیم هرجا میرفتیم پر انرژی و شاد بودیم من هی از کار شوهرم تعریف میکردم شوهرمم هی خانومم سرورمو این کارا دخترمم که شیرینیه واسه خودش...
کلا من اهل تعریفم😐😐😐دیگه لال میشم نمیگم با این اوضاعی که برام پیش اومده ...
هفته پیش در یخچالو باز کردم طبقات در یخچال بی دلیل همه باهم ریخت کف زمین و صدای بدی کرد کلی شیشه شیر آبلیمو و گلاب شکست ..
شوهرمم با ماشین چپ کرد ولی کاریش نشد ...
ولی الان ۳ روزه شوهرم همش میره دستشویی قندشم گرفتیم بالا بود... بدبخت شدم بگین چکار کنم میترسم