من گاهی فکر میکنم دارم رویاهامو با دست خودم چال میکنم... ساده ترین و پیش یا افتاده ترینش باشگاه رفتن... ده سال از عمرم باشگاه بودم.... حالا چند ساله نمیرم و نمیذاره برم. ََطلاقم نمیگیرم.... نگید جدا شو. نمیشه. چون دخترمو دوست دارم دوتایی بزرگ کنیم و تنش هامون خیلی زیاد نیست. ک عصبی بشه بچم.
من مجرد بودم مامانم اجازه نمیداد تا سرکوچه برم حتی دانشگاه خودش منو میبرد، الان عقد کردم نامزدم اصلا کاری نداره خودش تازه به من میگی زیاد خونه نمون حوصلت سرمیره برو بیرون حال و هوات عوض بشه
شوهر من فقط با مامانم اجازه میده
والا شوهرام نذارن جامعه اینقدر ناامنه که ادم جرئت نمیکنه بره بیرون ،من حتی دیگه سوار هیچ تاکسی نمیشم فقط ماشین خودمون فقط بااعضای خانوادم میرم بیرون ومیام 😐
من شوهرم نمیزاره تنها برم.بهش حق میدم وقتی مردای ناپاک پره دلیل نداره ی زن تنها بره بیرون
شوهر من زیاد کاری نداشت ولی خانواده اش از سر حسادت خیلی شارژش میکردن گیر میداد بدون اجازش برم یعنی میگفت هر جا بری بهم بگو الانم یاد گرفتم بهش پیام میدم یا زنگ میزنم خرش میکنم نه زیاد سخت نمیگیره کهرش بیفته میگه پاشو برو فلان کارو انجام بد
عزیزم هیجوقت تعجب نکن که سر عزیزت نیاد. منم یه روزایی میگفتم مگه کسی میتونه آزادی منو سلب کنه؟ آخر سرم اومد
