و چیکار میکنید دیگه نیاد آخه مادرشوهر من نه پیره نه تنهاست بخدا دیونم کرده شوهرم رفته دوره 3 ماه نیست هر هفتم رفت و آمد میکنه مادرشوهرم شبش که شوهرم میره میاد خونمون میگه میدونم دلتنگی اومدم پیشتون احساس تنهایی نکنید😐امشبم میخواد بیاد دوباره 2 شب بمونه منم به شوهرم گفتم کلی دعوامون شد و آخرشم فک کنم زنگ زده به مامانش که اره نرجس اینجوری گفته چیکار کنم بنطرتون زشت نبود؟
😬😬😬😬😬
حسه مرگ میکنم و شوهرمم میره سفر منم به دو میرم خونه مادرم
خب بیاد
چی بگم والا😑
وقتی سختته که بیاد نه زشت نبود
ولی خوب بهتر بود با زبان خوش میگفتی نمیزاشتی به اینجا کشیده بشه
خب دیگه تیر اخر روزدی
خب میگقتی من میرم خونه مامانم...غیرمستقیم مامانشم متوجه میشد...اره زشت شد خیلیم زشت شد گناه داشت طفلی
حالا بیاد بخوابه دلش میسوزه چی میشه مامان خودتم بود همینکارو میکردی
دیوونه میشم , مادرشوهر من خیلی از اینکارا میکرد ولی الان پاش بریده شد شبا نمیمونه
مشکلی ندارم با این قضیه
میاد اینجا همش رو اعصابمه کارایی میکنه که پدرشورهم ازش بیزاره از رو خیلی محبت میکنه ولی با عمل آدمو میسوزونه
افتضاح شده چرا بهش گفته دیگه
برید یه مدت خونه مادرتون بگید خونه نیستم دوزاریش می افته خوب به سوهرتون با سیاست و مهربونی میگفتید که اونم ناراحت نشه
خوب بیاد میخواد خوبی کنه بنده خدا من ک ناراحت نمیشدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
