2737
2734
عنوان

تفکرات خنده دار کودکانه😂😂😂🤣🤣

| مشاهده متن کامل بحث + 18355 بازدید | 423 پست
دل دریایی داشتی وتنهایی سوارنمیشدی بارک الله.چون من تنهایی سواراسبم(چوب)میشدم ومیرفتم مزرعه وبرمیگشت ...

ای تنها خور...من از اولم باید یارامو میبردم با خودم ..حتی بهشتم تنهایی حال نمیده 🤣

بماند که میشد کنارم بمانی؛نماندی😢بماند ک کار دلم را ب حسرت کشاندی😔

من با دوستم ساعت ها کبریتو میذاشتیم جلو آفتاب که آتیش بگیره 😓از این سر تا اون سر خونه رو چادر میبستیم هر طرف میشد خونه یکیمون هاله بازی می کردیم ☹️

هرچیز که در جستن آنی آنی 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من وقتی فیلمای قبل انقلاب رو میدیدم و میدیدم همش سیاه و سفید فکر میکردم اون زمان اصلا رنگ وجود نداشته و همچی کلا سیاه سفید بوده ...

من فکر میکردم کلا ۲ تا کشور وجود داره ایران و امریکا

امریکا طبقه دوم و ایران طبقه اول😂 فکر سقف خودمون اسمون و کف امریکا اسمون 😐😥 ( حالا بابام سفرای خارج کشور داشت ولی تفکرات بچه گانه اس)

فکر میکردم اگه از مامانم دور شم دور از جونش ممکنه دیگه تو دنیامون ...

فکر میکردم فقط خودم بچه مامان بابام هستم😂😂

فکر میکردم بابام پول دار ترین ادم رو زمینه و من بدبخت ترین دختر بچه 

البته فکر میکردم گوسفند ها شوهرای بز ها هستن 

و گوزن ها شوهر اهو ها

و خیلی چیزای چرت دیگه ...😂😂😂

اه یادم نیاد بهتره

تجربه هر دو نوع زایمان دارم هر سوالی داشتین در موردش میتونین ازم بپرسین.   

من خیلی چیزای زناشویی روقبل عقدنمیدونستم....خیلی ساده بودم...شوهرم برعکسسس من.

❤دوست خوبم اگه دوست داشتی واسه  سلامتی پسرم امیرحسین صلوات بفرست.... خدایاازبلاهامحفوظمون بدار..... الهی آمین❤
2731
راهنمایی که بودم توی تابستون میرفتم خونه پدر بزرگم .... اونجا دو طبقه بود یکیش دست عموم بود که مجرد ...

من با دیوار لب میگرفتم😂😂😂😂خیر نبینه این سیندرلا ایشاااالا😂😂😂😋

گفتگوی تمدن ها سالهاست ک مطرح شده😐

من فکر میکردم تو خونمون دوربین داره 😑😑نمیدونید چه عذابی سر عوض کردن لباس میکشیدم😂😂

Si vous tapez ce texte dans Google Translate maintenant pour connaître sa signification, je voulais dire que vous êtes très au chômage
بابام رستوران تو جاده ی مرزی داشت کامیون های شوروی زیاد میومدن اونجا دیگه چندتاشون با پدرم دوست شده ...

گمگه موهات چه رنگی بوده که تعجب کرده؟

اگه اینستا دارید لطفا پیج فروش عروسک خارجی منو دنبال کنید ...@aroosakhaaa
2738

خواهرم لپاشو باد میکرد یه جور خاصی راه میرفت من فکر میکردم یه موجود دیگس که باهام دوسته،شب و روزم این دوستم بود،خییییییییلی دوستش داشتم،روزی که ازم خدافظی کرد کلی گریه کردم،فکر میکردم خونشون تو لامپه،لامپمون از این پرمصرفا بود دون دون شده بود،فکر میکردم اون دون دونا خانواده ی دوستمن که دارن اونجا زندگی میکنن

بعدشم فکر میکردم ابرا ریش خدا هستن و خدا یکی شبیه این پیرمرداس با ریش بلند ولی خیلی خیلی بزرگه

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
گمگه موهات چه رنگی بوده که تعجب کرده؟

موهام رنگش مسی هست .یه رنگ خاصه.اون راننده میخواست ببینه من چه جوابی دارم واسه رنگ موهام😁

#سردار_دلها🇮🇷                                                                                                                                                به یاد ژنرال شهید حاج قاسم سلیمانی
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز