واسه خودم خیییییلی پیش اومده هم از سمت خودم هم از سمت خانواده همسرم
مثلا یکی از جاریام وقتی باردار بود استراحت مطلق بود من میرفتم براش غذا درست میکردم بعضی اوقات الان که دیگه پچش به دنیا اومده و بزرگ شده وقتی میرم خونش میگه بی زحمت مرغ در اوردم فلا غذارو بمز البته دستپختم خیلی خوبه شوهرم میگه چون خودش دستپخت نداره اینجور میگه
تمااااام عمرم
تقریبا خیلی وقتا
اره شوهرم سو استفاده میکنه از مهربونیم
چون زیادی محبت کردی دیگه کار کردن تورو وظیفه میدونه
اوووووووووؤووووف،تا دلت بخواد
من يه مهمون داشته باشم دستپختش خوب باشه خيلي استرس ميگيرم واسه شام
شايد اونم اينطوره
خیلی زیاد
به اندازه موهای سرم
خونواده صوهرم😐خیلی باهاشون راه اومدم سوارم شدن
خیلی زیاد .... مخصوصا از طرف خانواده شوهر😭😭😭
اگه میدونستم از اول رفتارم باهاشون جور دیگه ای بود ..
خیلی پررو شدن همشووون از بابای ۵۰ سالشون گرقته تا دختر۱۰ سالشون😢😢
خدااااا خودت کمکم کن
من شیرینی پزیمو اشپزیم تقریبا خوبه تو فامیل همسرم خیلی تعریفشو میکنن
بعد خواهراش هررررر مراسمی داشته باشن هرچیییی مواد میگیرن تا من درست کنم به خدا خسته شدمممم دیگه فقط مواد میارن دیگه یه عالمه ظرفی که کثیف میشه و تو سینک میمونرو خودم باید بشورم شوهرم چندبار بهشون گفته خانومم نمیتونه خودش کمرش درد ولی کو گوش شنوا
هرچیم درست میکنم تعارف نمیکنن که یکم واسه خودت با حداقل دخترت بردار
تاحالا ديدي سو استفاده نشه ؟؟؟!!!!!!!!!!!
