2726
عنوان

مادرشوهر بی رحم من

392 بازدید | 14 پست

دیروز با شوهرم داشتیم کار میکردیم یه سری وسیله خورده مادرشوهرم میخواست بزاره خونشون  عرق کرده بودم منم کمک میکردم  گلوم از تشنگی داشت پاره می شد بعد دیدم شربت در اورد با قالب یخ ریخت برای شوهرم گفت بخور گرما زده نشی جلوی من با اشاره گفت تو هم میخوای؟!!!!

اخه بیشعور من مهمونتم  اومدم کمک تو !خودت باید شربت بزاری و بفهمی نه از این تعارف های الکی! منم گفتم اره میخوام با اکراه جلوم گذاشت شوهرم دید من ناراحت شدم رفت از تو یخچال بستنی بهم داد 

مادرشوهرم بی نهایت خسیسم هست 😑ادعای مذهبی بودنم میکنه!شوهرم میگه سنش بالاست ولش کن ولی  اتفاقا باید بیشتر بفهمه این چیزارو


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
چه ربطی به مذهبش داشت رفتار زشتش؟ 

چون‌تو‌دین خیلی به مهمان نوازی تاکید شده درست نیست وقتی یکی‌تشنه مهمان میاد به خونت ازش پذیرایی نکنی یعنی از پسرت پذیرایی کنی ولی از عروست نه دلم حیلی شکست

2706
ارسال نظر شما
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز