parsog مدیر استارتر عضویت: 1398/03/06 تعداد پست: 37 عنوان کسانی که تو کار طلا هستن لطفا بیان 184 بازدید | 16 پست من ۶ ماه پیش یه گردنبند طلا خریدم امروز به طور اتفاقی با آتیش برخورد کرد و دیدم که سیاه شد میخوام بدونم نکنه بدله؟از یه جای معتبرم خریدم 1398/03/31 | 04:06 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
anastasia_a عضویت: 1396/11/21 تعداد پست: 8522 بشورش درست میشه 🌸🌷الّلهُمَ صَلِ عَلَی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد 😍💑
nafas7470 عضویت: 1398/03/07 تعداد پست: 245 چرا داره من رفتم گرنبدم رو بفروشم نگین داشت مرد نگین رو درآورد گردنبد رو رو آتیش گرفت تا چسب اش آب شه اونم سیاه شد...اشکال نداره
پرستشدل عضویت: 1397/11/28 تعداد پست: 20195 من رفتم گرنبدم رو بفروشم نگین داشت مرد نگین رو درآورد گردنبد رو رو آتیش گرفت تا چسب اش آب شه اونم سی ... اره چن روز پیش منم رفتم واسه مامانم انگشتر بخریم زنه داش النگوهاشو میفروخت دراومد مرد انگار داش جوشکاری میکرد گرف زیر اتیش سیاه سیاه شدن لطفا یه صلوات بفرس واسه سلامتی و ظهور آقا امام زمان (عج)
parsog مدیر استارتر عضویت: 1398/03/06 تعداد پست: 37 بشورش درست میشه شستم نمیشه با خمیر دندونم شستم بازم نشد برا همین شک کردم
parsog مدیر استارتر عضویت: 1398/03/06 تعداد پست: 37 من رفتم گرنبدم رو بفروشم نگین داشت مرد نگین رو درآورد گردنبد رو رو آتیش گرفت تا چسب اش آب شه اونم سی ... اخه هر کار میکنم سیاهیش نمیره اون چیکار کرد سیاهیش رفت؟
nafas7470 عضویت: 1398/03/07 تعداد پست: 245 اخه هر کار میکنم سیاهیش نمیره اون چیکار کرد سیاهیش رفت؟ من ندیدم دیگه اون میخواست گرنبند منو آب کنه فقط دیدم رو شعله گرفتش سیاه شد
parsog مدیر استارتر عضویت: 1398/03/06 تعداد پست: 37 خب پس بدل نیس اااا خب خداروشکر نمیدونی چیکار کنم سیاهیش بره؟
parsog مدیر استارتر عضویت: 1398/03/06 تعداد پست: 37 من ندیدم دیگه اون میخواست گرنبند منو آب کنه فقط دیدم رو شعله گرفتش سیاه شد باشه ممنون
ملانیی عضویت: 1397/09/24 تعداد پست: 14310 بده طلافروشی برات تمیز میکنن جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"