امشب عروسی بودیم عروس اومد وسط تو جمع برقصه شلوغ بود همه هم میرقصیدن یهو عروس جیغ زد و همش چشمشو میگرفت بعدش هرچی ازش میپرسیدیم چته از درد نمیتونست حرف بزنه و جیغ میزد دستشو که برداشت یکم دیدیم چشمش سررخ شده و لخته خون وحشنناکی تو چششه نگو یه دختری تو جمع داشته میرقصیده تیزی ناخنش رفته تو چشم عروس ...