2726

سلام 

ده روزه زایمان کردم خونه مامانمم امشب میخوام برم خونه یه پسر سه ساله شیطون دارم که غافل میشم ازش میبینم یا دست دخترمو داره فشار میده یا با کنترل داره میزنه به پشه بندش

خیلی استرس دارم که چطوری از پس این دوتا بر بیام

همه میگن چطوری میخوای این دوتارو نکه داری خیلی مواظب باش پسرت بلایی سر این بچه نیاره وای دیگه حتی تا دستشویی هم نمیتونی بری من موندمو یه دنیا استرس

از امشب که برم خونه دیگه هیچ کمکی هم ندارم مامانم که داره میره مسافرت نمیتونه بیاد پیشم شوهرمم صبح میره تا هفت شب پسرمم به شدت حساس و لجباز شده تا دخترمو بغل میکنم بخوابونم میگه منو بخوابون یا میگه خودت بهم غذا بده دخترمم خوب هنوز نوزاده همش داره شیر میخوره یا دل درد داره یا باید جاشو عوض کنم خلاصه بیشتر وقتمو میگیره 

به نظرتون چقدر طول میکشه زندگیم بیفته رو روال عادیش؟؟

مگه آدم یادش میره بهش چی گذشت تا گذشت‌.‌...

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

من فقط یه بچه دارم 4سالشه ولی باتوجه به چیزایی که دیدم وشنیدم اینکه به پسر بزرگت خیلی محبت کن وجلوچشش به کوچیکه سعی کن خیلی محبت نکنی یسری ازمسولیتای کوچیکه روبزاربه عهده پسربزرگت وباهاش حرف بزن وبگو که باید ازش مراقبت کنیم این نی نی  کوچیکه واحتیاج به مراقبت داره وبزرگه روبزار مهد تا وقتت یکم ازاد بشه  

فاصله سنی بچه هام 4ساله.از وقتی دومی اومده اولیه لجباز و حرف گوش نکن شده.باید دنبالش برم دستشویی.میگه غذامو بزار دهنم.گاهی به گریه میفتم.خودمم عصبی شدم خیلی.میگم انگار دوقلو زاییدم

من فاصلشون دوسالو ۴ ماهه اولی دختره دومی پسر اولش سخت بود ولی الان که چند ماه گذشته عادی شده. البته دختر من زیاد به بچه کاری نداشت یعنی کتکش نمیزد . الان عادی شده فقط بعضی وقتا پتو یا بالش میندازه رو سرش پسرمم گریه میکنه😅😅😅😅

پسر منم سه سالشه دختر عموش 5 ماهشه  وقتی پسرم دختر عموشو میبینه تا ی هفته مثل بچه ها اینقه میک ...

ای جونم پسرمنم 4سالشه وپسرعموش 4ماهشه وقتی اونو میبینه میگه من میخوام تو تشکش بخوابم یا میگه مامانم منم پستونک میخوام

پسر منم سه سالشه دختر عموش 5 ماهشه  وقتی پسرم دختر عموشو میبینه تا ی هفته مثل بچه ها اینقه میک ...

پسرم نسبت به بچه های فامیل اینطوری نیست 

دو‌سه شب پیش روم به دخترم بود خواب بودم نصفه شب بیدار شد دید روم به دخترمه یه خورده نق زد تا برکشتم یدونه زد تو‌صورتم کلا خواب از سرم پرید بعد رفت اون ور خوابید🙄حالا هرشب دخترمو‌ میخوابونم اونو بغل میکنم و میخوابیم ولی خیلی حساس شده

مگه آدم یادش میره بهش چی گذشت تا گذشت‌.‌...

فاصله بچه های منم همین قدره بچه دومم الان هست ماهشه تا دوماه سخته بعدش بچه اولت به وجود بچه دوم عادت میکنه مامان منم فقط ده روز پیشم بود بعدش خودم بودمو بچه ها ببین الان نوزاد بیشتر خوابه دیگه تو زمان خوابش به پسرت خیلی توجه کن براش قصه بخون بغلش کن بازی کن دستشویی میری بهش مسیولیت بده بگو مواظب بچه باش الان میام وقتی مسولیت میدی احساس بزرگی میکنن من فقط وقت غذا پختن نداشتم دیگه همش درگیر بودم به منم همش میگفتن مواظب باش بلایی سرش نیاره  چون همش انگشتهاشو فشار میداد حواست باید بیشتر باشه چند وقت دیگه خوب میشه الان که دختر کوچیکم وقتی خواهرشو میبینه براش بال در می اره از خوشحالی 

🍁گروه قرمز 🍁وزن شروع ۹۴ وزن هدف۶۰   من میتونم ثابت میکنم که میتونم   
من به شوهرم گفتم فقط درصورتي بچه دوم ميارم كه پرستار بگيري،شما هم اگه توانه مالي دارين پرستار بگيرين

پرستار که نمبشه خودمم جدای از هزینه اش دوست ندارم یه غریبه بیاد تو خونم اصلا راحت نیستم


مگه آدم یادش میره بهش چی گذشت تا گذشت‌.‌...

چقدر شبیه منی یه سال درگیرم هنوز کتکش میزنه سعی کن طوری رفتار کنی که حساس نشه به خواهرش من حتی اگه دخترم داشت شیر میخورد و همون موقع پسر یه کار کوچیک هم داشت شیر ازش می گرفتم اولویت همش با پسرم بود ولی خدا بهت کمک کنه من دقیقا شرایطم همین طور بود  

پسرم نسبت به بچه های فامیل اینطوری نیست  دو‌سه شب پیش روم به دخترم بود خواب بودم نصفه شب بیدار ...

پسر منم همش قهر میکنه 

پس ازسنشونه 

من در گوش پسرم میگم قویترین و شجاعترین پسر دنیایی حال میکنه امتحان کن ی بار 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز