حالا که عضو جدید هستم منو حمایت کنید کلی از سوتی های معلما، از تنبیه هاشون ،و... کلا هر اتفاق خوب یا بد یا خنده داری بود تعریف کنید کلییی بخندیم و کیف کنیم!
اون موقع ها یادم یه بار معلم شیمی ی مانتو مسخره پوشیده بود بعد من هی با کنار دستیم میخندیدیم اون پشتش ب ما بود داشت رو تخته چیز میز میندشت ما از اینور هی ب مانتوش میخندیدیم بعد برگشت معلمه ب من گفت بلند شو پا شدم گفت خوب تعریف کن مانتو چشه نسخرس بگو بقیه هم بخندن
ما یه مربی ورزش داشتیم تو دبیرستان این بنده خدا شدیدا لاغر و قد بلند بود با صورت سرخ و دماغ کوفته و لبای خشک شده ما له این میگفتیم ماکارونی بعد کل سال ینی کلللللل سال کلاه بافتنی میذاشت سرش روی مقنعه حتی چله ی تابستون یبار منو دوستام کلاهشو از رو سرش برداشتیم و تو حیاط میدوییدیم اون خانومم دنبالمون که کلاهو پس بگیره وای خدایا کاش منو حلال کنه همش سرگروه این کارا من بودم
قیافه من از وقتی که مادرشدم😯😦😨😢😣😰😟😭😓😔 مداااااااام نگرانم پس کی لذت ببرم؟؟؟؟؟؟
ما یه معلم داشتیم چشماش حالت ژاپنی ها بود بعد خیلی اذیتمون میکرد بعد من رو کاغذ با ماژیک درشت نوشتم این جومونگ با شرایط ویژه به شرط معاینه فنی به فروش میرسد زدم پشت مانتوش تا خونه پیاده رفته بود خدایااااا العفو
قیافه من از وقتی که مادرشدم😯😦😨😢😣😰😟😭😓😔 مداااااااام نگرانم پس کی لذت ببرم؟؟؟؟؟؟