بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تتو رو فقط در حد کم دوست دارم مث چیزی که شادمهر رو ساعدش زده منظورم اون نوشته اس که در مورد عشقشه
چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر؟ هیچ یک من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر🙂 چیزی که وحشتناک بود حس می کردم نه زندهِ زنده هستم نه مُردهِ مرده 💔بهترین هرکس اون چیزیه که خودش دوست دارهیه زوج جوون دیدین نگید " عه تو که از همسرت خیلی سرتری"دوستتون یه لباس خرید نگید "رنگ بهتر نداشت؟" و...بقیه که نباید به سلیقه ما زندگی کنن!کاری نکنیم که اطرافیانمون از ترس حرفای ما قید دوست داشتن هاشونو بزنن..تو زندگی آدما همیشه مرز های باریکی وجود دارن بین رک بودن و بیشعوری ، بین احترام و چاپلوسی ، بین اعتماد به نفس و خود شیفتگی ...این مرزها تعیین کننده ی بزرگی آدماست یادشون بگیریم.
منم از تتو واسه خودم خوشم نمیاد، برادرم یه کوچلو زد اینقدر ناراحت شدم و بهش گفتم که شما تحصیل کرده ی و از شما بعیده، میدونم زیادی هم حساسیت به خرج دادم حالا میخواد با لیزر باکش کنه، نمیدونم چرا ولی حس خوبی ندارم
من خودم خوشم نمیاد طرف مقابل هم داسته باشه تاثیر مثبتی روم نداره
چقدر دردآور است میخواهی خوب باشی که میخواهی با همه مهربان باشی اما بد فهمیده شوی و بد قضاوت شوی اما با تمام این قضاوت ها مهم نیست من برای خودم زندگی میکنم به عشق خدایی که از همه چیز آگاهست.
من رو ازین دایره بذارید بیرون چون واقعا نمی پسندم رو فرم بودن و سالم بودن و ورزش کردن ...
منم بدم میاد راستش
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
منم از تتو واسه خودم خوشم نمیاد، برادرم یه کوچلو زد اینقدر ناراحت شدم و بهش گفتم که شما تحصیل کرده ی ...
اره منم حس میکنم از قشر تحصیلکرده بعیده
چقدر دردآور است میخواهی خوب باشی که میخواهی با همه مهربان باشی اما بد فهمیده شوی و بد قضاوت شوی اما با تمام این قضاوت ها مهم نیست من برای خودم زندگی میکنم به عشق خدایی که از همه چیز آگاهست.