2410
2553
عنوان

بهشت زیر پای هر مادری نیست...

| مشاهده متن کامل بحث + 1830 بازدید | 73 پست
من مامانم حتی روز عروسیم که واسه خداحافظی با خونه بابام رفته بودم هم صورتمو نبوسید😔

الان به خانواده ی نامزدم حسادت میکنم

باورت میشه؟

منی که اصلا اهل حسادت نیستم ولی دست خودم نیست

خودمم نمیخوام که اینطور باشم و دارم سعی میکنم بهتر بشم

حسادت میکنم که بینشون گرما و محبت هست ولی بین ما هیچ وقت نبود

تنهانيستي حتي تواين مورد چيزاي قشنگتري هست مثل كوه پشت بچه بودن قويت ميكنه

بخدا من همه سعیمو میکنم.با دخترم خیلی صمیمی هستم.وقتی به رابطه خودم و مادرم و خودم و دخترم نگاه میکنم میبینم خییلی فرق داره.مادر من اگرم کاری واسمون میکرد منتشو سرمون میذاشت ولی من نمیخوام هرگز این کارو کنم

😎😎😎

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

من همین طور بودم و هستم دلم میخواست مامانم بغلم کنه و ببوستم دلم میخواست بیاد کنار تختم بشینه دلم ...

ولی میدونی بزرگترین درد من چیه اینکه مامامنم نمیتونه شاد باشه نمیتونه از زندگی لذت ببره انگار حال روحیش بده یه چیزی خو وجودش هست ک نمیزاره خوش حال باش من با همه اینا عاشق مامانمم حاضرم زندگیمو بدم فقط ببینم ک داره شاد زندگی میکنه

دخترم هدیه خداست 😍من یه نارنجی پُرر انگیزم 🧡💥🔥 گروه نارنجی🧡 وزن اولیه» 75😓 وزن فعلی»73😐هدف اول» 65😉 هدف دوم» 60😊 هدف سوم»56🤗 قدم 168😊😊

ی بزرگی حرفی زد خیلی به نظرم درست اومد

می کفت بهشت زیر پای مادر هست نه به این معنی که هر مادری بهشت میره

به این معنیه که هر کس خاکسار مادر باشه و حرمت و حق مادر رو نگه داره بهشت میره

یعنی اگه خاک پای مادر باشی- حتی همون مادر بده- تو میری بهشت

2720
ولی میدونی بزرگترین درد من چیه اینکه مامامنم نمیتونه شاد باشه نمیتونه از زندگی لذت ببره انگار حال رو ...



خیلی از اینها دست خود اون فرد نیست

به خاطر بیماریهای مزمن روحیه

مثل افسردگی وسواس و...

درمان بشن اوضاع خیلی متفاوت میشه

بخدا من همه سعیمو میکنم.با دخترم خیلی صمیمی هستم.وقتی به رابطه خودم و مادرم و خودم و دخترم نگاه میکن ...

به گذشته زيادفكرنكن

مقايسه نكردن سخته ولي داغون ميشي 

اخرخستت ميكنه اين همه فرق

عالم بي عملم ولي سعي كن گذشته روبزاري توگذشته

هرروزباگذشته وكمبودهازندگي كردن فقط حالمونوتلخ كرده

خیلی از اینها دست خود اون فرد نیست به خاطر بیماریهای مزمن روحیه مثل افسردگی وسواس و... درمان بشن ...

😔😔😔😔کاش مامان منم خوب باشه اونم مقصر نیست مامان خودشم اصلا بابچه هاش خوب نبوده ونیست 

دخترم هدیه خداست 😍من یه نارنجی پُرر انگیزم 🧡💥🔥 گروه نارنجی🧡 وزن اولیه» 75😓 وزن فعلی»73😐هدف اول» 65😉 هدف دوم» 60😊 هدف سوم»56🤗 قدم 168😊😊

مادر من با شوهرم مشکل داره از اون اول اینجوری بود سر هر مسئله یی دعوا راه مینداخت.دلم وقتی آتیش گرفت که بابام فوت کرده بود همون روز اول دعوا راه انداخت من رفتم خونه خودم تک وتنها نشستم تو مراسم بابام نرفتم فقط وقتایی که کسی نبود میرفتم سرخاکش تنهایی.بعده اون داداشم فوت کرد حال من و شوهرم خیلی بد بود چون دوست قدیمی داداشم بود بازم همون کارو کرد.اون روزا خیلی دلم سوخت خیلی

😎😎😎
2714

چقد شبیه مامان منه..ولی من عاشقشم ..مامانه دیگه..خیلیا اینجورین..والا مامان من از صد تا هوو و زن بابا بدتر بود برا خواهرام..اما برا من ن..کلا من باهاش سازگارم یه چیزی میگه یا دعوام میکنه میزنمش ب شوخی و خنده دیگه هیچی نمیگه قربونش برم..تو خونه رو اعصاب همه س ..هی سرکوفت میزنه..صبح ساعت۶یا۷پامیشه تقو توق ظرفا و سروصدا میکنه ک بلند شن از خواب..آخه کسی باهاش حرف نمیزنه درست ..غذا ک بیشتر اوقات درست نمیکرد تا یه چیزی درست میکرد هزارتا منت میذاشت غذارو کوفتمون میکرد همیشه با مرحوم بابام و داداشم بحث داشت وداره کوتاه بیا هم نیست..با ما دخترا ک بحث میکرد هزار تا فحش زشت میداد همسایه فک میکرد ما ازاوناشیم ..جرات نمیکردیم با کسی بگردیم فرداش میگف با داداش طرفی حتما😑..برا همین با کسی نمیگشتیم..خیلی هم خسیس بود اما تنها حسنی ک داشت میگفت بخونین برین سر کار..یه دیوونه هم بیومد خواستگاریمون میگف زنش شین فقط دلش میخواست از سرش واشیم بعد اگه شوهرمون یه جیزی میگف مامانم میگف پشتتونم طلاق بگیرین و میگف چرا دخترامو زود دادم ب مردم ک اینجور ذلیل شن..فک کن..من شوهرم تا حالا بالاتر از گل بهم نگفته مامانم یه روز بهش گف نباید دخترمو زود شوهر میدادم پشیمونم ک بهت دادمش..بچم ک دنیا اومد فقط تو بیمارستان پیشش بود آخه زردی داشت منم نمیتونستم درست راه برم..چند بار ک رفتم سر زدم تا رفته خوابیده بچه طفلک منم تو دستگاهه..چتد بار چشم بند براش نبسته بود .‌بچم شده بود پوست و استخون فک کنم یادش میرف شیر بهش بده سر ساعت کارم شده بود گریه..همش نگران بچم بودم 

سلام بچه ها لطفا تاپیکامو تا جایی ک میتونید گزارش بزنید مرسی❤❤❤❤🌷🌷🌷🙏🙏

میترسیدم با سهل انگاری مامانم بلایی سرش بیاد ..بعدش دیگه ول کرد رفت خونه داداشش یه شهر دیگه س مراسم یکی از اقوام بود..تا ۲۰روز نیومد ..من با اون وضع وخیمم بچمو تنهایی بزرگ میکردم ..بچه اولمم بود ..بیشتر مواقع گریه میکردم..شیرمم کم بود آخه سفالکسین میخوردم‌...اصلا نمیخوابیدم ..

سلام بچه ها لطفا تاپیکامو تا جایی ک میتونید گزارش بزنید مرسی❤❤❤❤🌷🌷🌷🙏🙏
😔😔😔😔کاش مامان منم خوب باشه اونم مقصر نیست مامان خودشم اصلا بابچه هاش خوب نبوده ونیست 

سعی کنید دنبال درمان باشید واسشون

حالا یا ز طریق طب مدرن 

و اگه از طریق طب سنتی باشه بهتر

گاهی با تغییر مزاج خلقیات آدم‌کللی تغییر می کنه

دوستان اینم اضافه کنیدیه زن اول انسانه

وقتی توخونه پدرحقی براش قائل نشه همون پدر

توخونه شوهرنداری بدخلقی وهزارنوع دردومرض بگیره  و

عقده ای بشه

بخدادوران بارداری وشیردهی وبعدم بچه بزرگ کردن بایه مردبلانسبت نفهم...سخته به خداسخته


چراچون طراوت وشادابیشوکسی دیگه گرفته


عزیزان کسی میتونه شادی ببخشه که ازدرون شادباشه


وقتیـ یه زن ازهمه طرف بی پناه وبی کس میشه تمام وجودشوحسرت پرمیکنه وقتی کوچکترین خواسته معمولش نادیده گرفته میشه


خوب این آدم بیمارچطوری میتونه پرستارباشه..کسی که خودش شکسته چطورمیتونه مرهم باشه


گاهی فکرکنیم آیااین آدم دورواطرافش همه وظایفشونودرست انجام دادند


آیاپدرشماهمسرخوبی بوده؟


گاهی حق بدیم وبریم ازاین به اصطلاح مادرهای بدبپرسیم مامان غصه تودلت چیه...برام حرف بزن..ازدردات بگو..ازناراحتیت بگو


ببین اون وقت کوهی ازدردفرومیریزه .....گاهی میگم خوش بحال آدمهای بی خیال وبی غم که همه ازشون راضین

ولی بدبخت کسی که بخوادمنطقی فکرکنه اهل دردباشه


وگیربدکسی افتاده باشه



شایدشایدروزی مابخایم باکفش مادرمون راه بریم باهمه این ادعاهاخیلـــــــــی سخته 


درصورتی که الان بادنیایی ازاطلاعات وآگاهی طرفیم بازم توگل موندیم😔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687