من تو یه سنی کار احضار انجام میدادم
اولین بارو یادم نمیره
با سه نفر دیگه بودیم
وقتی احضار کردیم گفتیم اگه حضور داری بهمون علامت بده.
به جان یدونه بچم دروغی در کار نیست
لوله بخاریو از جا کند انداخت رو زمین
ماهم جیغ زدیم رفتیم تو کوچه نشستیم
الان تعریف میکنیم اون روزو همش میخندیم