اون اقاهه پشتشو کرد و رفت من دیدم این عوضی داره قششنگ دنبال من میدوئه
وااای فقط مردم و زنده شدم بخدا جوری از پله ها دویدم نزدیک بود به مغز بیام پایین
اومدم تو مطب دکتر تو نونت نشستم دیدم اومد کنار یه زنه نشست فک کنم مامانشه هی دم گوش هم یه چیزی میگت میحندن
دقیقا رویروی من نشسته عوضی