یکی از دوستام باعشق ازدواج کرد
باعشق زندگی کرد باعشق مادرشد
همه چیز زندگیش عالی بنظرمیرسید تااینکه چندروز پیش باهم حرف زدیم حالش خوب نبود میگفت همسرش برای گرفتن ی وام والبته احتیاج شدیدی ک زندگی شون ب اون وام داشته با خانمی ارتباط برقرارکرده ک میتونسته کار اون وامو براش انجام بده
البته ارتباطشون درحدکلامی باقی مونده اما بهم ریخته بود و میگفت هم همسرشو دوست داره هم دیگه تمایلی ب دیدنش نداره
درضمن اون ارتباط تموم شده و همسرش قسم خورده ک هیچ دلیلی بجز اون وام برای اون ارتباط نبوده
بنظرتون چطور میتونم کمکش کنم؟