شوهرم وقتی عفونت چشمی شدید گرفتم سرم داد میرد میگفت خونه و تمیز کن .
یه دره همدلی نمی کرد یا ابراز نگرانی
زنگ زد گفت بیای خونه اینجا ولی بدون دکتر نمیبرمت!
بهش گفتم چشمم نمیبینه چطور تنهای برم دکتر ،
گفت بمنچه باید بتونی .
تا می اومدم توی اتاق ولم میکرد میرفت بیرون