جداشون میکنم و میگم زدن کار بدیه...بچمم میبرم پیش خودم باهاش بازی میکنم
من یک مادرم .یک همسر.یک دختر.یک خواهر.ولی در وجود تمام این آدمها در ته ته قلبشان ...دخترکیست که از بازی دنیا ترسیده ...دستهایش را روی چشمهایش گذاشته ...پشت به دنیا و رو به دیواری ایستاده ...دخترکی که به دنیا نمیخواهد بازگردد
اوف یه بچه دوساله بهش شمشیر چوبی داده بودن بچه منمبغل کرده بودن نزدیک بود بزنه تو چشم بچه م بعد اونی که بغلش کرده بود نمیگه اخی بچه ت میگه وای اگه میخورد به من چی میشد
الان بزننشم نمیزنه مگه اینکه خیلی دردش بیاد فقط هلشون میده😂😂😂😂وگرنه اصلا بچه خشنی نیست
کسی چه می داند شاید همین لحظه زنی برای مرد سیاستمدارش می رقصد یا پیانو می نوازد و اواز می خواند و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...کسی چه می داند شاید تنها شرط معشوقه هیتلر به خاک خون کشیدن دنیا بود...کسی سر از کار زن ها در نمی اورد با سکوتشان شعر می خوانند با لبهایشان قطعه نامه صادر می کنند با موهایشان جنگ می طلبند با چشم هایشان صلح....کسی چه می داند شاید اخرین بازمانده ای دنیا زنی باشد که با شیطان تانگو می رقصد....
از بچه مقابل عذرخواهی کن بعدم به پسرت بگو نی نی نازه یه مدته از سرش میافته
کسی چه می داند شاید همین لحظه زنی برای مرد سیاستمدارش می رقصد یا پیانو می نوازد و اواز می خواند و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...کسی چه می داند شاید تنها شرط معشوقه هیتلر به خاک خون کشیدن دنیا بود...کسی سر از کار زن ها در نمی اورد با سکوتشان شعر می خوانند با لبهایشان قطعه نامه صادر می کنند با موهایشان جنگ می طلبند با چشم هایشان صلح....کسی چه می داند شاید اخرین بازمانده ای دنیا زنی باشد که با شیطان تانگو می رقصد....
چون بیش ازحدخجالت میکشم نمیدونم چیکارکنم بخاطراون دعواش میکنم.وگرنه خودمم ناراحت میشم دعواش میکنم.ول ...
اینجوری بدتر لجبازی میکنه و خوب نمیشه
کسی چه می داند شاید همین لحظه زنی برای مرد سیاستمدارش می رقصد یا پیانو می نوازد و اواز می خواند و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...کسی چه می داند شاید تنها شرط معشوقه هیتلر به خاک خون کشیدن دنیا بود...کسی سر از کار زن ها در نمی اورد با سکوتشان شعر می خوانند با لبهایشان قطعه نامه صادر می کنند با موهایشان جنگ می طلبند با چشم هایشان صلح....کسی چه می داند شاید اخرین بازمانده ای دنیا زنی باشد که با شیطان تانگو می رقصد....
تو دعوای بچه ها تا موقعی که کتک کاری نکردن نباید دخالت جدی کرد ولی وقتی کار به زدن و کتک رسید باید از هم جداشون کردو به اون کسی که کتک میزنه تذکر داد من وقتی پسرم کوچیکتر بود مثلا با پسر دائیش دعوا میکرد به زن داداشم می گفتم برو بهش تذکر بده نباید بزنه میگفت بچن کاری نداشته باش وای من میگفتم چون وقتی من بگم لجش میگیره ولی وقتی مادر اون بچه بگه بچه میفهمه که هر کی هر کی نیست این کار خوبم جواب داد بعد از یکی دو بار اصلا تکرار نکرد دیگه الان که بزرگتر شده اگه بچه ای اینو بزنه صلا نمیزنه اول یادش دادم گفتم بگو شما نباید منو بزنی اگه بازم زد مستقیم برو به مامانش یا مربی مهد بگو
در دل هر سیبی دانه ها محدودند در دل هر دانه سیبها نامحدود ،روزگاریست عجیب دانه باشیم نه سیب طرف عینک نمیزد که نگن عینکیه جلوی پاشو ندید و خورد زمین از فردا بهش گفتن چلاق .... واسه ی خودتون زندگی کنین 🌱🌱🌱