اقا جونم براتون بگه مرتيكه رابطه جنسيش بام سرد بود مردي كه روزي ٢بار بود خلاصه هر دعوايي كرديم گفت برو خونه بابات اصلا من بدم منو ميبرد خونه بابام نميومد دو روز دنبالم بهم ميگفت بد هيكلي بد اخلاقي ادم يهو خيانت ميكنه و بفكر جدايي ميره
خلاصه خند شب پيش الكي دعوا كرد و منو فرستاد خونه بابام عصري رفتم لايو ديدم فال تك نيت ميگيره شانسي اسم منو گرفت گفت شوهرت مياد دنبالت اما دو دله يه زن نميزاره گفتم بيخي بابا چرته لابد ننشه
خلاصه تو يه تاپيك فهميدم يه خانم فال ميگيره اون بنده خدا اصلا منو نميشناخت فقط بيوش خوندم بايد برم اينستا رفتم گرفت اونم در اوج نا باوري گفت تو رابطه عاطفي ولي دوست داره دو دله بياد سمتت ولي مطمئن فال من نباش ولي اخر مياد پيشت
خلاصه دوباره يهويي سركتاب گفتم يكي باز كرد گفت رابطه عاطفي با يه خانوم داره ولي مياد سمت تو دست خودش نيس