گريه نكنم ديوونه ميشم والا اونقدر اذيت ميشم همش عصبي ميشه و داد ميزنه و محكم ميكوبه خودشو رو تخت
مثلا من خوابما محكم خودشو ميكوبه به تخت كه بيدار شم منم با قرص ميخوابم
يا مامان و بابام كه يهو زنگ ميزنن يه پوز خند ميزنه و محكم درو روم ميبنده يا مثلا ميگم دو روز بريم مسافرت همچين عصبي نگام ميكنه كه ميترسم