دوستان کسی خودش یا اعضای خانواده اش بیمارستان رسول اکرم کار میکنه؟

عضویت: 1397/06/18

تعداد پست: 2457

یه زمانی مترجم اونجا بودم ...

4 سال از اون زمان میگذره.

کسی رو هم نمیشناسم

منتظر بودم خدا لطفش رو شامل حال ما بکنه ، ولی بعد باورم شد خدا با اجابت نکردن دعامون به ما لطف کرده.

1398/03/28

|

15:37

مدیر استارتر

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 39371

یه زمانی مترجم اونجا بودم ... 4 سال از اون زمان میگذره. کسی رو هم نمیشناسم

ماشاءالله. چه خانم موفقی. رو به پیشرفت باشی.

ممنون که اومدی عزیزم

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1398/03/28

|

15:38

عضویت: 1397/06/18

تعداد پست: 2457

ماشاءالله. چه خانم موفقی. رو به پیشرفت باشی. ممنون که اومدی عزیزم

مرسی عزیزم...

ولی اون زمان مجردیام بود...

الان متاهلم و خونه نشین... دیگه تهران نیستم ، اومدم خوزستان...

منتظر بودم خدا لطفش رو شامل حال ما بکنه ، ولی بعد باورم شد خدا با اجابت نکردن دعامون به ما لطف کرده.

1398/03/28

|

15:39

مدیر استارتر

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 39371

مرسی عزیزم... ولی اون زمان مجردیام بود... الان متاهلم و خونه نشین... دیگه تهران نیستم ، اومدم خوزس ...

اولا که زبان مهارتی است که توی غار هم باشی میتونی یک جوری ازش بهره برداری کنی و موفق باشی و روحت ارضا بشه. ثانیا من کاملا درکت میکنم. خودم هم بنا به دلایلی مدتیست متوقف شده ام. اما دارم به خودم نهیب میزنم که علیرغم همممممه ی موانع، در نهایت خودم موجب توقفم هستم!!!

هیچ کس بلندم نمیکنه! باید خودم پاشم...

دلم میخواد شما هم بشینی فکر کنی با بچه و همین شرایطی که داری چطور میتونی ار رکود خارج بشی؟

در خوزستان برای شرکتهای نفتی و خیلی جاها زبان به درد میخوره.

میای بهم گزارش بدی چند ماه بعد؟

میخوام ولو در حد یک قدم جلو بری و از خودت رضایت نسبی داشته باشی.

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1398/03/28

|

15:43

مدیر استارتر

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 39371

دوستان کمکککککک

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1398/03/28

|

15:44

عضویت: 1397/06/18

تعداد پست: 2457

اولا که زبان مهارتی است که توی غار هم باشی میتونی یک جوری ازش بهره برداری کنی و موفق باشی و روحت ارض ...

حرفات رو کاملا قبول دارم...

ولی من عرب هستم ... تهران که بودم مترجم عربی بودم واسه مسافرانی که از کشورهای عربی میان...

الان که برگشتم شهرمون ، خوزستان ... دیگه مترجمی به کارم نمیاد ماشاالله همه عربی رو فولن...

منتظر بودم خدا لطفش رو شامل حال ما بکنه ، ولی بعد باورم شد خدا با اجابت نکردن دعامون به ما لطف کرده.

1398/03/28

|

15:50

مدیر استارتر

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 39371

حرفات رو کاملا قبول دارم... ولی من عرب هستم ... تهران که بودم مترجم عربی بودم واسه مسافرانی که از ک ...

وااااای من خیلی دلم میخواد عربی یاد بگیرم. بهم کمک میکنی؟

بعد هم باز هم راه هست... فکر کن

باز هم بیشتر فکر کن...

مطمینم راهش رو پیدا میکنی

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1398/03/28

|

15:54

عضویت: 1397/06/18

تعداد پست: 2457

وااااای من خیلی دلم میخواد عربی یاد بگیرم. بهم کمک میکنی؟ بعد هم باز هم راه هست... فکر کن باز هم ب ...

عربی سخته، البته نوشتاری ....ولی واسه گفتاری باید روزانه کسی پیشت باشه که باهات حرف بزنه تا یاد بگیری ... که این راحته ... زود متوجه میشی ولی باید مدام پیشت باشه ...

منتظر بودم خدا لطفش رو شامل حال ما بکنه ، ولی بعد باورم شد خدا با اجابت نکردن دعامون به ما لطف کرده.

1398/03/28

|

16:04

مدیر استارتر

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 39371

عربی سخته، البته نوشتاری ....ولی واسه گفتاری باید روزانه کسی پیشت باشه که باهات حرف بزنه تا یاد بگیر ...

من عربیم خوب بود. میشه گفت عااالی بود‌

با قرآن و ترجمه قرآن هم به لطف خدا مانوسم...

خب چیکار کنم پس؟؟؟

دلم میخواد یاد بگیرم.

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1398/03/28

|

16:08

مدیر استارتر

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 39371

دوستان کسی نیست کمکم کنه؟

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1398/03/29

|

01:18

مدیر استارتر

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 39371

بچه ها لطفا بهم کمک کنید

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1398/03/29

|

02:18

مدیر استارتر

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 39371

کمک

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1398/03/29

|

11:54

مدیر استارتر

عضویت: 1387/06/18

تعداد پست: 39371

من تاپیک رو بالا میارم شاید فرجی شد

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

1398/03/29

|

11:58