منم یازده ساله ازدواج کردم و شوهرم همیشه همین مدلی بوده . باعث میشن ادم احساس تنهایی کنه
گلم قبل از اقدام به جدایی بشونش باهاش جدی صحبت کن،بگو من زندگیمونو دوست دارم توأم میدونم که دوست داری ،من احساس میکنم مشکل وجود داره هدف اصلی زندگی که همراهی ما دونفر و ساختن لحظات خوش در کناره هم و عشق ورزیدنه گم شده ،بیا باهم بریم پیش مشاور تا کمکمون کنه با راه حل های اون و تلاش خودمون روح رو به زندگیمون برگردونیم.
میگم متأسفانه افسردگی ممکنه واگیردار بشه. پس اول به فکر خودتون باشین و در کنارش رابطه‌تون و همسرتون. خودتون الآن مهم‌ترینین.
از دوستا و فامیلای نزدیکم که قضاوت نمی‌کنن کمک بگیرین. تو این مواقع کمک گرفتن هیچ اشکالی نداره.
قضاوت نکردم گفتم شاید نتیجه بده
والا مال من هروقت خودش میخواست میومد من هرکاریم میکردم اصلا اهمیت نمیداد اخرشم خوابم میگرفت میخوابیدم ولی موقعی که خودش میخواست من باید همیشه به حرفش گوش میدادم البته ما دارم جدامیشیم
میگه دوسم داره اما برام کسل کننده شده
آخه مطمئنم اگه به خاطر منم یه مدت خودشو عوص کنه کلیم اذیت میشه چون اخلاقش همینه باز برمیگرده منم با اینکه خیلی دوسش دارم ولی نیازهای روحیم و حتی جسمیم این وسط برآورده نمیشه یعنی اگه ادامه بدم تا آخر عمرم همین آشه و همین کاسه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
