خونه تنها بودم نظافت چي اومده بود بابام زنگ زد گفت اومد در خونه پولشو بده منم تاپ سفيد تنم بود همه جام قشنگ معلوم بود 😟😟😟خاك تو سرم
ي چادرو گرفتم پيچيدم دور خودم درو باز كردم اومدم پولو بدم ديدم طرف سرشو انداخته پايين روشو كرده انور😟😟😟نگو دستامو اوردم جلو چادر كامل رفته كنار و همه جام معلومه😭😭يارو گفت به پدر سلام برسونين و رفت
دارم دق ميكنم😓😓