خونه اقام شلوغه. چون خواهرمم اونجاست موقتی تا خونه رهن کنن از مادرشوهرش فرار کرده اذیتش میکنه. حالا منم با بچه هام برم خیلی شلوغ میشه نمیتونم تحمل کنم. از طرفیم نمیخوام قیافه شوهرمو ببینم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دخترم عفونت ادراری داره ببخشید نمیتونه خودشو کنترل کنه بهش گفتم ببریمش دکتر گناه دارخ فردا بزرگ بشه مریضیشم یدتر میشه. شروع کرد فحش دادنم وقتی اعتراض کردم شروع کرد زدنم