2726

برای بچه هاتون چه اسباب بازی های میخرید

چه بازی هایی میکنید باهاشون

هرچیزی به ذهنتون میرسه بگید 

             آهای تمومه زندگیم       بی تو تمومه زندگیم     

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

بچه من ۱۴ماهشه توپ خییلی دوست داره با تبل و گیتارو ماشین و هواپیما هم بازی میکنه 

آدم ها فکر می‌کنند؛ اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می کنند،شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود. فکر میکنند میتوانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص!           اما حقیقت ندارد...                                                               اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم،اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،اگر آدم ساختن بودیم،از همین جای زندگیمان به بعد را می ساختیم!
پسرم چهارده ماهشه هر چيزي واسش ميگيرم فقط ي ساعت اول باش بازي ميكنه ديگه محل نميده بهش فقط عاشق كنتر ...

اره کلا بچه ها اینطورین علاقه دارن کنجکاون 

             آهای تمومه زندگیم       بی تو تمومه زندگیم     
پسرم چهارده ماهشه هر چيزي واسش ميگيرم فقط ي ساعت اول باش بازي ميكنه ديگه محل نميده بهش فقط عاشق كنتر ...

آی گفتی 

پسر منم ۱۴ ماهس به همینا علاقه داره به اضافه قابلمه و ماهیتابه ها

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد
بچه من ۱۴ماهشه توپ خییلی دوست داره با تبل و گیتارو ماشین و هواپیما هم بازی میکنه 

پسرم منم مییم براش اسباب بازی بخریم فقط میگه توپ 

             آهای تمومه زندگیم       بی تو تمومه زندگیم     
دختر من ۱۶ماهش هست حلقه هوش براش گرفتم ،، استخر توپ ، خونه سازی ، دومینو ، اینا هوشی هست هوش هم خوبه ...

چه خوب منم دوست دارم براش بازی هوشی بخرم اما میگم نکنه بازی نکنه باهاشون 

حرف میزنه دخترتون 


             آهای تمومه زندگیم       بی تو تمومه زندگیم     
پسر من هم عاشق کتاب قصه و رنگ آمیزی و الان که دو سالش نشده رنگ ها رو بلده

خداحفظش کنه 

خودتون بهش رنگارو نشون دادین 

چند وقتشه 

چقدر حرف میزنه 

             آهای تمومه زندگیم       بی تو تمومه زندگیم     
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز