2726

من ده سال پیش عاشق پسر هم دانشکده ایم شدم که استاد راهنمامون مشترک بود. من دختری بسیار خجالتی بودم و هستم. ایشون رفتارهایی داشت که من که اصلا با پسرهاارتباط نداشتم تو خیال خودم فکر میکردم منو دوست داره. تا اینکه بعد دو سال و از طریق ایمیل متوجه شدم امریکاست. اوایل خیلی تلاش کردم منم برای دکترا برم امریکا اما نتونستم ولی هرگز نتونستم این ادم را فراموش کنم  

فقط خدا


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

ادم کنار میاد اما فراموش نمیکنه همیشه ی کنج از ذهنت رو به خودش اختصاص میده و خونه میکنه 

منم فراموش نکردم ازش یاد میکنم اما حسی ندارم انگار دلم خیلی شکست از اینکه اون با دوست دخترای مختلفش دیدم

یکی از عزیزانم مریضه ..بیشتر از هر وقت دیگه ای به دعاهاتون نیاز دارم❤

چ تلخ ...من عید نوروز یه مهمونی داشتیم نمیدونم چرا ولی از پسرشون خوشم اومد بعد امشب فهمیدم دو روزه  عقد کرده و قراره چند روز دیگه برم مراسم عقدشون ...نمیدونم چرا یجوری شدم 😐😐😐😐😐تو که دیگه ده سال بوده و عاشقش بودی امیدوارم بتونی فزاموشش کنی

چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر؟                                 هیچ یک من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر🙂                                  چیزی که وحشتناک بود حس می کردم                                                 نه زندهِ زنده هستم نه مُردهِ مرده  💔بهترین هرکس اون چیزیه که خودش دوست داره‌یه زوج جوون دیدین نگید " عه تو که از همسرت خیلی سرتری"دوستتون یه لباس خرید نگید "رنگ بهتر نداشت؟" و...بقیه که نباید به سلیقه ما زندگی کنن!کاری نکنیم که اطرافیانمون از ترس حرفای ما قید دوست داشتن هاشونو بزنن..تو زندگی آدما همیشه مرز های باریکی وجود دارن بین رک بودن و بیشعوری ، بین احترام و چاپلوسی ، بین اعتماد به نفس و خود شیفتگی ...این مرزها تعیین کننده ی بزرگی آدماست یادشون بگیریم.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730