امروز ظهر داشتیم میرفتیم با شوهرم مغازش خونه مامانن اینا بودیم شوهرم داشت کرکره می کشید بالا من زودتر رفتم داخل دیدم یه مردی نشسته داره با کمد ها دست میزنه تا مارو دید بلند شد گفت من دزد نیستم هیچی برنداشتم بزارید من برم من حسابی شوک بودم شوهر باهاش گلاویز شد هلش داد یه قمه در اورد من چشمامو بستم دزده گفت بزار برم شوهرم به خاطر من گفت برو خیلی ترسیده بودم شوهرم گذاشت دنبالش ولی نتونست بگیرش روی منم قمه کشید خیلی حالم بد شده من از ترس تا چند کیلومتر فرار کردم 😭اینا به کنار کل دخل رو زده دو تا از هاردهای اکسترنال که داخلش عکس خانوادگی بوده برداشته حتی به سررسید دفتری رحم نکرده اونم برده خیلی حالم بده همش میترسم.بچه ها عکسش تودوربین مدار بسته افتاده میگیرنش؟؟؟یه وقت عکسارو پخش نکنه😭