مامانم و ابجیم داغون میشن همین
چندروزی ناراحت میشن و غصه میخورن و پسرم بی تابی میکنه و بعد یه هفته همه چی برمیگرده به حالت قبل و فقط پسرم این دست اون دست میشه! باباش که نمیتونه هم بچه داری کنه هم کار و بچه ی بیچاره رو میده مامانش😕 و بعد یکی دوسالم خودش ازدواج میکنه بیشعور عوضی خائن😅
وای پدرم...بچه هام،شوهرم...
اصلا دلم نمیخواد بهش فکر کنم.
دوتا بچه کوچیک دارم ،اونا بدبخت میشن خدای نکرده😭
سعی میکنم بهش فکر نکنم متاسفانه امروز تو گروه عکس ی جوون که تو دریا غرق شده بودو گذاشتن که تازه پیداش کرده بودن انقدر حالم بد شد
همش جلو چشممه نمیدونم چجوری فراموش کنم
از همه بیشتر پدرمادرم پیرتر میشن😔
هیچکی جز اونا واقعا دوس نداره ادمو
منم همین احساس رو دارم. هیچی نمیشه! برای هیچ کس اونقدر مهم نیست. خیلی احساس بدیه!
فقط ۸ تا جنین فریز شده دارم که معلوم نیست شوهرم چه تصمیمی براشون میگیره وقتی من نباشم.
همه به مدت كوتاهي ناراحتن و بعد زندگيشون به روال عادي برميگرده
بيشتر نگران خودمم كه اصلا برا رفتن اماده نيستم 😰
آره فکر کردم
خانواده ای نیست که ناراحت بشه
یه سری همکارن و دوست و رفیق که با رفتنم مشکلی براشون پیش نمیاد، یه مراسم برگزار میشه و تمام..
دلبستگی ای هم ندارم که بخاطرش نخوام برم
اکسیژن بیشتری میمونه برای استفاده باقی آدما :-)
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
