از سه تا جمله ش ۴ تاش درباره جاریمه و پزشو میده یا از خدماتی که به خانواده شوهر میده دم میزنه.الان از خونشون میام.باز اگه جاریم مالی بود یه چیزی.حالا بعضیا نیان بگن از خود راضی و فلان اما خود مادرشوهرمم موقع خواستگاری به شوهرم گفته بود خیلی سرتر از دوتا عروس دیگمونه در حالیکه اون جاریمو اصلا نمیپسندیدن و میگفتن پایینتر از پسر ماس!حالا من همیشه باهاشون خوبما و هر کمکی هم از دستم بربیاد براشون انجام میدم اما با دل خودم نه بخاطر رقابت با کسی.اما از بس مادرشوهرم هی اسم جاریمو میاره کاملا معلومه فک میکنه اینجوری بین عروسا رقابت ایجاد میکنه برا خدمت رسانی به خانواده شوهر.منم تصمیم گرفتم دیگه کاری براشون نکنم وقتی فک میکنن محض چاپلوسی و رقابته و اخرشم فیس فیس میکنن برام.خدایا بعضیا چرا اینجوری ان.هر چقدم بی تفاوتم باز مادرشوهرم هی اسم جاریمو میاره که فلان کرد برامون بیسار کرد برامون.جاریمم مشخصه دل خوش نداره از مادرشوهرم اما چون میفهمه میان تعریفشو میکنن جلو من یا تحویلش میگیرن همش در حال شیرین زبونی و شیرین کاریه و با منم از روز اوا مث دشمن خونی برخورد کرد و از هیچ کاری برا ازارم دریغ نکرد.خلم کردن اینا.شما بودین چیکار میکردین که عوض خودتون اونا حرص بخورن؟خوبی کردن به بعضیا ادما نتیجه نداره که هیچ توقع دارم میشن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
باور کن اصلا اهمیت نمیدم اما اینکه یه ساله ول نکرده این اخلاقشو ازاردهنده شده برام.خب مبارک هم باشین ...
میدونم خیلی آزار دهندس
میگم من تا اسم عروس خواهرشو میشنوم حرصم میگیره تو ک از جاریت میگه برات
انقدر پررو تشریف دارن میبینن من توجهی نمیکنم میگن با تو هستیما تو هم مثل اون باش
اینبار بخواد بگه میگم مدل من اینه دوس ندارم شبیه کسی بشم
جان مادر بعد از ۴ سال انتظار آمدی 😍خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس،بزرگترین نعمت و با شکوه ترین لحظات دانستنی.... خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم ،بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم ....بگذار آرام باشم ...ب کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی ...فاش میگویم این حس را تاکنون لمس نکرده بودم ...اینگونه عاشقی کردن را خودت ب من آموختی...احساس خودت ب تمام بنده هایت ...آری حس مادری ام را میگویم
درست فهمیدی میخوان رقابت ایجاد کنن هیچ کاری نکن جاریتم بالخره خسته میشه
اون خسته نمیشه.براش مهمه از اون تعریف کنن نه از من.نهایت تلاششم میکنه برا عروس نمونه بودن.فقط و فقطم بخاطر من این کارو میکنه.اما من میخوام بعد از این یه سری محبتا و توجهاتمم قطع کنم وقتی کسی قدردان نیس و فقط میان میگن فلانی فلان کارو کرد که انگار منم بخاطر اون دارم مسابقه میدم
میدونم خیلی آزار دهندس میگم من تا اسم عروس خواهرشو میشنوم حرصم میگیره تو ک از جاریت میگه برات ...
یه بنده خدایی یه بار حرف خوبی به من زد کفت فلانی اگه اومدن بهت گفتن فلانی داریم به تو این حرفو میگیم بازم تو به روی خودت نیار و محل نذار باور کن از صدتا حرف براشون بدتره
مادرشوهرم از بس تعریفشو میکرد ادم حسودیشمیشد یهو پولای مادرشوهرمو کشید بالا واسه خودش خونه خرید جهاز ...
جاریت؟عجب چیزیه جاریت.البته جاری منم مطمئنا از مادرشوهرم خیلی استفاده ها میکنه اما من حوصله ندارم بچسبمبهشون که کاری برام بکنن.خدا خونواده خودمو حفظ کنه برام
بعدشم تو که از نیت شوم مادرشوهرت آگاهی خیلی باهاشون قاطی نشو همون یه مقدار کاری رو هم ...
اره باید همین کارو کنم.من کلا کاری به کسی نداشتم و اگه کاری ام میکردم برا دل خودم بود و اینکه میخواستم ایجاد محبت کنم چون اینجا تنها هستم.اما دیگه خسته شدم.دوری و دوستی
جاریت؟عجب چیزیه جاریت.البته جاری منم مطمئنا از مادرشوهرم خیلی استفاده ها میکنه اما من حوصله ندارم بچ ...
اره کلی تیغشون زد طلاهاشو برد فروخت گفت ۴ میلیون شد در حالی که ۱۶میلیون بود اونم تو این گرونی حالا دپران نامزدی کلی توهین و فلان اخرشم بهانه اورد قهر کرد البته مادرشوهرم از این بدتراشم حقشه
میدونم خیلی آزار دهندس میگم من تا اسم عروس خواهرشو میشنوم حرصم میگیره تو ک از جاریت میگه برات ...
والا از این میسوزم از همه نظر از سرشون زیادم و هی میخوان اذیتم کنن با اینکه من دنبال جلب محبتشون بودم.دوستم میگه از سر کسی زیاد باشی میخواد اذیتت کنه که دلش خنک شه.وگرنه میدونم از جاریمم خوشش نمیاد جاریمم از اون