دقیقا مشکلی که من با پسرم داشتم
توی ۱۸ ماهگی دیگه نیازش به شیر برای رفع گرسنگی نبود . فقط اعتیاد و ارامشی بود که از بدن من میگرفت
من روش با رژ لب قرمز کردم و گفتم زخمی شده . چند بار اومد نگاه کرد و گریه کرد . دو سه شب نصفه شب بیدار شد گفت مامان بو شد و بغض کرد و با گریه خوابید
از اون شب براش تا دو سه هفته شبها شیر عسل درست میکردم میخورد . بعد شد آب و تمام
خوابش کاملا تنظیم شد . فقط یکبار نصفه شب بیدار میشد اب میخورد و میخوابید
گفتم چقدر به خود بچه ظلم بود که نمیتونست شبها بخوابه . من که هیچی پدرم داشت در میومد