دعوا چرا با لبخند اینجوری حساب کار دستش میاد میفهمه یکی بزنه یکی میخوره پس میکشه عقب اون باهرهر و خن ...
عزیزم خودمم خیلی عذاب میکشم ک جواب نمیدم چون بعدش میام خونه وخودخوری می کنم ومیفتم ب جون شوهرم امابلدم نیستم یه حرف سنجیده وب جا بزنم سریع وقتی میام خونه میگم کاش اینجوری گفته بودما
نباید با کلمات بازی کنه خیلیا فقر کشیدن تو منت نذاشتی سر خانکادش ازش خواستی تورو هم ببینه و اعتدال ب ...
دقیقا متوجه یه نکته مهم شدی شما...اونم بازی باکلمات شوهرم خیلی خوبه امافوق العاده خوب حرف میزنه یعنی ب جرات میگم کمترکسی میتونه جلوی حرفاش مقاومت کنه منم اعتماد ب نفسم نابوده
برو عزیزم . فاطمه جان بازم روی اینک دنیایی هم خرج مادر و خواهرش کنه مشکلی نداری چون مرد نیستن ک برن ...
عزیزم ممنون ک این همه تایپ کردی فدای دستات...اتفاقا هم الان رفت سرکارمنم اومدم سایت...مثل اینکه بابای جاریم زنگ زده بهش ک قبل ماه محرم این دوتاجوون برن سرخونه زندگیشون ...گفت دخترم گفته بزرگترشون شماییدبراهمین ب شمازنگ زدم من هم از عقدکردگی زیادخوشم نمیادهم اینکه روزگارخبرنمیکنه تابعدمحرم وصفرمعلوم نیست چ قضاوقدری پیش بیادعروسی توفصل سرماهم دردسره...منم کلی فکرم مشغوله...فکرنمی کردم بخوان زودعروسی کنن گفتم یه سال میمونن آخه قراربر عیدبوده