زندگیم خیلی بی روحه😣

سلام دوستان میناهستم ۲۰ سالمه ودوسال پیش ازدواج کردم ،باشوهرم۱۰ سال اختلاف سنی دارم،از لحاظ خانوادگی در یه سطحیم ،اوایل رابطمون خیلی خوب بود ومن فکر میکردم خیلی خوشبختم تااینکه بعد عقدم رفتارای شوهرم عوض وسرد شد ومن واقعا ازاینهمه تغییر جا خوردم،مشکل مااینه که همو نمیفهمیم تنها فکر وذکر شوهرم کارشه جوری از صبح میره واخر شب میادویاگاهی تاصبح نمیاد خونه حتی نمیتونیم باهم یه نهار ویا شام بخوریم ،تفریح بریم ،تمام مسافرتهامو باخانواده خودم وتنها مسافرتی که ماباهم میریم فقط خونه مادر شوهرمه که یه شهر دیگه ان وازوقتی میریم بنده یاتو خونه ام یا باخانواده شوهرم شاید به جایی بریم واکثر اوقات شوهرم نیست که حتی خانواده شوهرمم ازدستش کلافه شدن...،حتی شاید چندماه یدفع تا بیرون بریم وبیایم که اکثرا اوقات شوهرم میگه یاخستم یا میخوام بخوابم نمیتونم بیام بیرون،شاید بگید چرادراین باره باهاش صحبت نکردی ،خیلی صحبت کردم که نظر اقااین موضوعات مسخرس ورفتارای من بچگانس ویااخرش به دعوا ختم میشه وشوهرم میگه همه حسرت دارن جای تو باشن وازاینجور حرفا،از لحاظ ظاهری خوبم وهمه میگن که دختر زیبایی هستم وهیکل خوبی دارم، کاره من شده که از صبح تاشب برم خونه مادرم یاتنهایی بشینم خونه خودم ویا بدون شوهرم برم مهمونی همه جا کمبودش حس بشه ،اصلا احساس خوشبختی ندارم ،اگه سره یه موضوع کوچیکی باهم قهر کنیم حتی اگه جامم از کنارش جدا کنم تا یه ماهم نمیاد سمتم ،گریه هام براش هیچ ارزشی نداره پامیشه میره یه جای دیگه ،احساس میکنم اصلا دوستم نداره ولی خودش میگه اینطور نیست وعاشقمه ،زندگیمون خیلی وقته یخ زده وشوهرم جدیدا درخواست دارن که بچه دارم بشیم ،پدرومادرم میگن بچه بیار زندگیت گرم میشه اما من حس میکنم باوجود بچه هیچی تغییر نمیکنه بچه ام میخواد بشه یکی مثل من،دوستان لطفا بدون تمسخر راهنماییم کنید ممنون