شوهرم ۳۷سالشه اما اصلا سیاست نداره و زود عصبی میشه از طرفی تو خانوادشون مردها خیلی گشاد تشریف دارن مثلا همشون با پول پدر زن به جایی رسیدن و مردهاشون به سختی عادت ندارن الان که شوهرم مهمدس عمرانه همش مامانش میگه بچم داره هلاک میشه کارش سخته و شوهرم رو تحریک میکنه
شوهرمم همش میگفت نمیخوام تو این کار بمونم دو سال پیش تعدیل تیرو کردن و یه سال بیکار شد واقعا برای هممون سخت بود مخصوصا من که یه مرد بد اخلاق رو تو خونه تحمل کنم الان یه ساله رفته سر کار مامانش میگفت خیلی کارت سخته اینم همش میگفت نمیخوام برم سر کار دیگه
امروز تو خونمون مارگر بود شوهرم به رییسشون گفته میخوام برم به کارگرامون سر بزنم اونم گفته نرو این چند بار گفته باید برم اونم گفته نه شوهرم گوشیش رو کوبیده طرفش گوشیش خورده به دیوار تیکه تیکه شده و هر چی کاغذ بوده تو دفتر پاره پاره کرده اومده بیرون خیلیی حالم بده شوهرم با این اخلاقش ابوم رو همه جا برده الان چی میشه بچه ها اصلا دوس ندارم تو خونه تحملش کنم کاش بیان دنبالش بگن برگرد