بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
والا تو اون تاپیک هکمه انگار رشم داشتن برام شوال شده بود
ما که رسم داریم داماد میره خونه پدر زن می مونه. ولی زن داداش من همش خونه مامانم بود .حالا بینش یه سری هم خونه خودشون میزد. مدام هم در حال دعوا و اشتی بودن.مامانم از دستشون کلافه بود
na, hamchin rasmaii nadarim. baad az aghd hame umadan khooneye ma, be shookhi ya jedi migoftan damad ba zir shalvari umade, ama ma mahal nazashtim,raft khoonashoon
ما رسم نداریم . ولی روزی که عقد بستیم خانواده شوهرم رفتن شهر خودشون. بابام فقط به تعارف الکی زد همسرم موند . بعد رفت طبقه بالا خوابید. منم برای اینکه خیلی جلو خانوادم روم نمیشد پیشش باشم و ازطرفی دلم نمیومد تنهاش بذارم همش تا صبح بین طبقات در رفت و امد بودم. . مامانم میگفت حیرونی به کار خودت . خب بگیر یه جا بخواب دیگه ☺