2410
2553
عنوان

بیاین از خاطرات دوران بچگیو نوجوانیمون بگیم😁 😃😃

| مشاهده متن کامل بحث + 594 بازدید | 58 پست
وقتی کوچیک بودم  چون موهای پسر دایی مامانم و    مامانم  اندازه هم بود نصف شب بی ...

خدا خفت نکنه😂😂😂😂

همچین بلند خندیدم شوهرم بلند شد😂😂

پسرم مامان نسترن و بابا شهاب با کلی ذوق منتظرتن💑💑

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش

ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

یکی از بچه ها ی فامیل  که کوچولو بود  جلوش کشتی کج نگاه کردن  

این جوگیر شده بود هر بار که باباش میخوابید تو پذیرایی خونه   از بالای اپن جفت پا میپرید رو باباهه 🤦‍♀️🛌🛌🛌😶

ناتانائیل ! تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود! در انتظارِ خدابودن؛ ناتانائیل یعنی باور نداشتن اینکه او هم اکنون حضوردارد...
اون چیکار کرد؟

هیچی گفت عزیزم من مامانت نیستم 

نکنه انتظار داشتی منو ببره دستشویی 😂😂😂

ناتانائیل ! تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود! در انتظارِ خدابودن؛ ناتانائیل یعنی باور نداشتن اینکه او هم اکنون حضوردارد...
2720
خدا خفت نکنه😂😂😂😂 همچین بلند خندیدم شوهرم بلند شد😂😂

🤦‍♀️🤦‍♀️🤣😂

ناتانائیل ! تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود! در انتظارِ خدابودن؛ ناتانائیل یعنی باور نداشتن اینکه او هم اکنون حضوردارد...

دستشویی خونمون تو راه پله س


یه بار خواستم برم دستشویی 

توراه دسشویی برای خودم آهنگ میخونم میرقصم یهو طبقه پایینیمون که خیلی مذهبین اومد خونمون با مامانم حرف بزنه

منو دید سرشو تکون داد رف پایین😑

پسرم مامان نسترن و بابا شهاب با کلی ذوق منتظرتن💑💑

يه بارم خونه پدر بزرگم بود توي خونه كارگر بود واسه تعميرات

هيچ كس حواسش نبود

منم يه جعبه ٢كيلويي شيريني خامه ايي برداشتم

رفتم زيره ميز ناهار خوري همشو خوردم 

هركيم صدام ميكرد جواب نميدادم اخر سر كه تمومش كردم

به يك ساعت نكشيد دندونم درد گرفت رفتم دندون پزشكي 🥴🥴🥴😁😁😁

من تازه ازدواج کرده بودم نوزده سالم بود تقریبا شروشیطون بودم بعد شوهرم داشت حساب کتاب میکرد یه چکم داشت کنارش نگو مبلغش یکم زیاده منه گیجوهم نگاه نکردم بهش گفتم عشقم اینو پاره کنم اونم نگو فک میکنه کاغذباطله رو میگم گف باشه منم چک رو پاره کردم😎😎😎😎

ندارم ندارم ندارم....
2714
من تازه ازدواج کرده بودم نوزده سالم بود تقریبا شروشیطون بودم بعد شوهرم داشت حساب کتاب میکرد یه چکم د ...

ی بار هم تو جیب بابام چک بود اونم ی میلیار ریال 

انداختم لباسشویی😎😑

پسرم مامان نسترن و بابا شهاب با کلی ذوق منتظرتن💑💑

یبارم شب بود خسته بودم پسرمو مولفیکس بستم که بخابه نگو یدونه جورابشم گذاشتم لای مولفیکسه بستم به بچم تا صبح هی دنبال جورابه گشتم بپوشونم پاش پیدا نکردم صبح ک عوض میکردم جای پسرمو دیدم ای دل غافل جورابه تو اونجا بچمه وااای چشام چها تا شده بود🤔🤔🤔

ندارم ندارم ندارم....

نوجوون بودم و طرفدار پر و پاقرص اندى، يه عروسى فاميل دور دعوت شديم منم عين اين ديوونه ها رفتم يه تاپ مشكى، يه پيرهن سفيد براى روش، يه شلوار جذب مشكى و يه جفت كفش مدل مردونه خريدم پوشيدم موهامو مدل اندى كه موهاش بلند بود دم اسبى كردم بدون آرايش پاشدم رفتم عروسى 😰😰😰 تازه چون عروسى تو يه خونه دوطبقه بود با دختراى فاميل متحد شديم رفتيم طبقه بالا قاطى پسرا و مردا منم حتى تو رقصم اداى اندى رو درمياوردم 😱😱😱 واى بهش فكر ميكنم آرزوى مرگ ميكنم 😭😭😭

فيزيك بعدها ثابت ميكند در روزهاى بارانى جاى خالى آدمها "بزرگتر" ميشود 

وای من ۷-۸سالم مامانم نمیدونم سرچی دعوام کرد منم بهش گفتم ج.ن.ده😲😲گف چیییی؟؟؟

وای چشمتون روز بد نبینه با کفگیر افتاد دنبالم کفگیرشم از این کفگیرایی بودک شبیه چنگال بودن یه کمی .ینی هررررجاااااا رفتم اومد دنبالم خسته ام نمیشد اخر سر کوچه منو گیر اورد محکم با کفگیر زد رو پیشونیم خون اومد منم همونجا غش کردم😣

منو برد خونه زخممو بست یه بستیم برام خرید خوردم ک یه وقت بابام چیزی نگم😶 ولی من گفتم الانم جای کفگیر مونده رو پیشونیم از اون موقع من این کلمه رو به زبون نیوردم بله خواهرا قدیما اینجوری بچه رو ادب میکردن    

لطفا یه صلوات بفرس واسه سلامتی و ظهور آقا امام زمان‌ (عج)                                  
هیچی گفت عزیزم من مامانت نیستم  نکنه انتظار داشتی منو ببره دستشویی 😂😂😂

ای بابا اره دیگه پس چی😂😂😂😂

لطفا یه صلوات بفرس واسه سلامتی و ظهور آقا امام زمان‌ (عج)                                  
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687