لایک میخوام
منم یه باراوایل که دانشگاه قبول شده بودم با نامزد دوستم رفتیم یه کافی شاپ لاکچری.منو رو دادن من انتخاب کنم😣😣هرجاشونگاه میکردم عجیب غریب بودن اصلا ازاسماشون نمیتونستم بفهمم چی هستن.دیگه داشت چشام سیاهی میرفت دلورودم داشت بالامیومد که یهو دراوج ناامیدی بستنی ساده رو دیدم😥😥گفتم من بستنی ساده میخورم
براى بار سوم سوار ماشين مدل بالاى خواستگار از دست رفته شدم
تو فلش از قبل اهنگ گلچين كرده بودم كه وفتى نشستم تو ماشينش بگم بذاره
اخه همش ميگفت اهنگايي كه ميفرستى برام خيلي خوبن
بعد من نادان كه نميدونستم ماشينش اصلا فلش نميخوره اونم نگفت بهم نميدونم چرا
بعد هعى دوروبر مانيتور كوفتى ماشينش دنبال جاى فلش مي گشم گفت چى ميكنى با ذوق گفتم فلشمو كجا بزنم دستشو گذاشت رو فرمون گفت ميزنم اهنگ بعدى اين خوبه
كل مدتى كه حرف ميزد تماااااااام سوراخ سونبه هاى فرمون و ماشين رو گشتم پيدا نكردم فهميدم سوتى دادم
دلم ميخواس فلش تو دستم اب شه يا ببلعم جهان سومى رو 😂
یه اتفاق شرمگینم که یادم میفته خجالت میکشم😂😂
من روز عروسیم روی پشتم یه حنای کوچولو طرح زده بودم(اولین بارم بود)
بعد فیلمامون که حاضر شد اینا گفتن بذاریم ببینیم من هعی میگفتم وای نه جلوی داداشات نه و کلی ادای متدین هارو دراوردم😏بعد که مجبورم کردن فیلمو نگاه میکردیم یهو چشم خورد به حنام ذوق کردم گفتم داداش خالکوبی رو حال کن😑😑😑
شوهرم چپ چپ نگام کرد خندید
داداش بیچاره نفمید نگاه کنه نکنه تعریف کنه نکنه😂😂😂
😂😂😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
